افسردگی یک بیماری یا یک انتخاب؟
- 2 سال پیش
- مقالههای کوچها
- 8 دیدگاه
- 378
در حال حاضر در جامعه ما افسردگی خیلی به چشم میخورد. در این مقاله میخواهیم گریزی بزنیم به تعریف افسردگی و علائم آن و اینکه چه حالات و احساساتی در آدمهای افسرده شکل میگیرد و همچنین بررسی اختلالات افسردگی و پاسخ به این سؤال که آیا افسردگی یک بیماری است و یا یک انتخاب؟
افسردگی چیست؟
یک اختلال که منجر به برهم خوردن زندگی طبیعی فرد و ایجاد احساسات منفی مانند غم و اضطراب، ناامیدی و عصبانیت در فرد میشود.
سه چیز بر فرد افسرده تأثیر میگذارد:
• فکر
• احساس
• عمل
با ترکیب احساس ناامیدی و ترس و مهمتر از همه گذشت زمان، انسان دچار افسردگی میشود.
وقتی فردی دچار افسردگی میشود سه حس در وی پدیدار میشود:
• بیجانی
• خالی بودن
• بیتفاوتی
مهمترین علائم افسردگی:
1- داشتن احساس ناتوانی و ناامیدیِ شدید
2- از دست دادن علاقه برای انجام فعالیتهای روزانه
3- تغییر اشتها و وزن
4- تغییرات در روتین خواب
5- احساس بیفایده بودن
6- رفتارهای خطرناک
7- دردهای بدون علت قبلی
8- عدم توانایی تمرکز
9- عصبانیت یا تحریکپذیری شدید
10- احساس بیفایده بودن
11- از دست دادن انرژی
12- رفتارهای خطرناک
حالات خلقی فرد افسرده:
1- بیحوصلگی
2- گریز از فعالیت
3- بیعلاقگی
4- بیمیلی
افسردگی میتواند در این پنج مورد تأثیر بگذارد:
1- افکار
2- رفتار
3- احساسات
4- خوشی
5- تندرستی
علائم افراد افسرده:
1- ناراحتی
2- اضطراب
3- پوچی
4- ناامیدی
5- درماندگی
6- بیارزشی
7- شرمساری
8- بیقراری
9- بیاشتهایی به غذا
10- تمرکز نداشتن در تصمیمگیریها
اختلال افسردگی شامل:
1- بیخوابی
2- خواب زیاد
3- احساس خستگی و کوفتگی
4- مشکلات گوارشی
5- کاهش انرژی بدن
آیا افسردگی، مریضی و اختلال است یا یک انتخاب؟
نظریه آقای ویلیام گلاسر در مورد افسردگی: افسرده ماندن یک انتخاب است که فرد آن را آگاهانه یا ناآگاهانه به چهار دلیل انتخاب میکند:
1- خیلی وقتها با افسردگیِ بیشتر از خشونت، میتوانیم بر روی دیگران کنترل داشته باشیم.
2- با افسردگی بهراحتی و بدون مقاومت، میتوانیم از دیگران کمک دریافت کنیم.
3- با افسردگی خیلی قشنگ میتوانیم، بیمیلی خودمان برای مؤثرتر بودن را توجیه کنیم.
4- با افسردگی میتوانیم بدون سرزنش خودمان و دیگران، از مسئولیتهای زندگی شانه خالی کنیم.
تعریف افسردگی ازنظر جیم کری:
معنی کلمه افسردگی یعنی استراحت عمیق و زیاد
بدن زمانی که به استراحت نیاز داشته باشد حالتی بنام افسردگی میگیرد.
جیم کری
تنها در لحظه باش و در زمان حال زندگی کن؛ به خاطر اینکه همهچیز در این لحظه وجود واقعی دارد و تو باید از زمان حال خودت لذت ببری.
جیم کری در پاسخ به این سؤال که (چه چیزی کمک کرد که استعداد ت کشف شود؟) گفت:
هر آدمی برای انجام هر کاری نیاز به انگیزه دارد و من فکر نمیکنم هیچ آدمی بتواند بدون داشتن اندکی افسردگی بفهمد که چه میخواهد.
به نظر من افسردگی یک جزء لازم برای فهم و درک زندگی و ساختن آن است.
جیم کری در مورد گذشتن از افسردگی اینچنین میگوید:
راستش من فقط به خودم میگفتم همه چیز خوب است! و فکر میکنم زندگی به خودی خود خیلی زیباست و یقین دارم که معجزه، اتفاق میافتد حتی اگر شما به آن معتقد نباشید!
آیا میدانید افسردگی از کجا نشاءت میگیرد؟
ما باید بپذیریم که هیچچیز و هیچکس بینقص نیست. در صورت پذیرش این مطلب دیگر از هیچکس و هیچچیز توقع نداریم و اگر توقعمان کم شد افسردگی هم از بین میرود.
افسردگی از تحمل فشارهای زیاد در زندگی بر سر موضوعات مختلف درست میشود، حال اگر این فشارها را از خودمان برداریم، زندگی ما چطور میشود؟
آیا اینکه فشارها را از خود برداریم با بیهویتی و احساس مسئولیت نکردن یکی هستند؟
خوب بیاید شروع کنیم، به نظر شما باید چهکار کرد تا افسردگی از بین برود؟
آیا باید منتظر ماند تا چیزی از بیرون درست شود یا باید خودمان اقدامی کنیم؟
برای از بین بردن افسردگی باید دست بکار شد و کفشهای آهنین خود را پوشید و شروع کرد.
خوب حالا چهکارهایی باید انجام شود تا حالمان خوب شود؟
تابهحال به این فکر کردید که شما را چه چیزهایی خوشحال میکند؟
چه چیزهایی حس خوبی به شما میدهد؟
اینها را لیست کنید و یک برنامه بنویسید و روزهایتان را برنامهریزی کنید.
لازم نیست که حتماً در روز همه کارهایی که لیست کردید را انجام بدهید؛ فقط لازم است یک حرکت مفیدی انجام بدهید که حالتان را خوب کند؛ به همین سادگی.
توجه داشته باشید که هدفها خیلی کوچک و ریز باشند مثل پیادهروی یا آهنگ گوش دادن و ...
موقعی که حالتان بد است باید چهکار کنید؟ آیا باید یکجا بنشینید و در حالت خود فرو بروید؟
چطور حالتان بهتر میشود؟ فکر کنید ببینید در آن زمان چهکار میتوانید انجام بدهید که از حالت بد بیرون بیایید.
درمان افسردگی
شروع کنید
فقط لازم است شروع کنید و هر روز یک کاری انجام دهید؛ قدمهای کوچک ولی مستمر
یکی از چیزهایی که به شما حس خوبی میدهد و میتواند حالتان را خوب کند، تمیزی دوروبرتان است.
و این میتواند تأثیر بسیار زیادی روی حالتان داشته باشد.
ارتباط سازی
یکی دیگر از چیزهایی که مهم است، اینکه دوستانی را پیدا کنید که حالتان را خوب میکنند.
و زمانی که حالتان خوب نیست با آنها رابطه بگیرید و با آنها حرف بزنید. آدمهایی هستند تو این دنیا که بدون منت، محبت میکنند و شما باید این آدمها را پیدا کنید. پس باید رابطههایتان رو زیاد کنید و با آدمهای زیادی آشنا شوید.
انگیزه
یکی دیگر از کارهایی که باید انجام بدهید، پیدا کردن انگیزه برای رسیدن به هدفتان است.
انگیزهای که شما را وادار کند هرروز یک کار کوچک انجام بدهید و نگذارد تو راه بمانید
حالا این چیز یا این کسی که به شما انگیزه میدهد، چیست یا کیست؟
لطفاً پیدایش کنید. همین حالا دست از مطالعه بردارید و فکر کنید و انگیزه تان را پیدا کنید و بنویسید.
غذای سالم
یکی دیگر از کارهایی که باعث میشود افسردگی ما خوب شود، غذاهای سالم است، لطفاً تصمیم بگیرید که خودتان از غذا درست کردن لذت ببرید وقتی شما با لذت و با دوست داشتن غذا میپزید، آن غذا یک مزه و حال دیگری به شما میدهد و خود این موضوع باعث حال خوب و از بین رفتن افسردگی میشود.
ورزش کردن
یکی دیگر از کارهایی که باعث میشود افسردگی ما خوب شود، ورزش کردن است
حتماً لازم نیست ورزش سنگین انجام بدهید یا مثلاً نیم ساعت تا یک ساعت ورزش کنید
بیایید از کم شروع کنید. پنج دقیقه چطوره؟ خوبه؟
تغییرات محیطی
یکی دیگر از کارهایی که باعث میشود افسردگی از بین برود، تغییر محیط پیرامونمان است. مثلاً جابجایی وسایل منزل یا محل کار، جابجایی وسایل آشپزخانه و یا حتی آرایش خودمان و یک تغییری در خود ایجاد کردن مثل کوتاه کردن مو یا کلاهگیس گذاشتن.
همین تغییرات کوچک و بهظاهر هیچ، باعث اتفاق بزرگ میشود که آن خوب شدن افسردگی و بزرگتر از آن زندگی عالی و با کیفیت است.
نادیده گرفتن خود
یکی از مسائلی که باعث افسردگی میشود، نادیده گرفتن خود است شما برای اینکه یک انگیزهای به خودتان بدهید، باید بعضیاوقات برای خود جایزه بخرید، حتی شده یک جایزه کوچک. مهم این است که خودتان را نادیده نگیرید و به خودتان هم فشار نیاورید؛ یعنی حد تعادل را باید در نظر بگیرید. چطوره خودتان را به یک بستنی دعوت کنید!
مربی یا کوچ
خوب شما حتماً برای فعالیتهای ورزشی کلمه مربی را شنیدید و حتماً میدانید وجود یک مربی برای تیمهای ورزشی چقدر مهم و حیاتی است. ولی شاید تعجب کنید که مربی برای کسی که افسرده هست چه معنا و چه کاربردی دارد...
خوب بیایید یک مربی را بررسی کنیم و ببینیم مربی به چه معناست و آیا فقط در فعالیتهای ورزشی کاربرد دارد یا در همهجا (ازجمله زندگی و کسب و کار)
وظیفه مربی در زندگی که نام دیگر آن لایف کوچ است از حال بد، به حال خوب رساندنِ مراجع در زندگی است. اگر آدمی افسردگی حاد و مزمن نداشته باشد، میتواند با کوچ و مربی حالش خوب شود و زندگی عالی را رقم بزند.
سیصد و شصتوپنج قدم
قبلاً گفته بودیم که نیازی نیست قدم بزرگی بردارید تا افسردگیتان خوب شود؛ شما با قدمهای کوچک و خیلی ریز و در هر روز یک قدم شما در یک سال میتوانید سیصد و شصتوپنج قدم در بهبود افسردگی خود بردارید.
نتیجهگیری
در پایان باید گفت درسته که بعضی افسردگیها نیاز به دکتر دارد ولی خیلی از افراد افسرده با تکنیکهای ساده و با یک کوچ یا مربی خانواده میتوانند مشکلشان را حل کنند و باید بدانند که افسردگی یک انتخاب است و نه یک مریضی. باید بدانیم که خودمان افسردگی را انتخاب کردیم و باید خودمان دستبهکار شویم و از افسردگی به شادمانی برسیم.
نویسنده: جناب آقای مهرداد احمدزاده از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان