بایدها و نبایدهای خود مربیگری (سلف کوچینگ)
- 2 سال پیش
- مقالههای کوچها
- 8 دیدگاه
- 443
در دنیای امروزی همه در تلاش هستیم تا مهارتهایی را کسب کنیم و با آن به دیگران خدمات دهیم. گاهی یادمان میرود که خودمان نیز به همان خدمات نیاز داریم و از آموزههای خود در زندگیمان کمتر استفاده میکنیم.
کوچینگ چیست؟
کوچینگ یعنی آزاد کردن توانمندیهای بالقوه انسانها در یک گفتگو. در کوچینگ، کوچ و مراجع در کنار هم، برای به هدف رسیدن مراجع گفتگو میکنند.
کوچ کیست؟
کوچ درواقع مربی است که به مراجع (کوچی) کمک میکند به اهدافش برسد و با مطرح کردن پرسشهای هدفمند، مراجع خود را به سمت خودآگاهی میبرد و او را از استعدادها و تواناییهایش مطلع میکند.
خود مربیگری یا سلف کوچینگ
ما در زندگی با چالشها و مشکلاتی روبرو میشویم که اجازه حرکت را به ما نمیدهند یا مسیر حرکت را برایمان سخت میکنند و برای اینکه بتوانیم ادامه مسیر را بدهیم باید از این موانع و چالشها عبور کنیم که این امر نیاز به مهارتهایی دارد. یکی از مهارتهایی که میتواند در این راه به ما کمک کند، سلف کوچینگ است.
سلف کوچینگ به معنی خود مربیگری است. یعنی فرد با استفاده از مهارتهای خاص بتواند خودش، مربی خودش باشد. پس درنتیجه فردی که میخواهد سلف کوچینگ انجام دهد باید اول با مهارتهای کوچینگ آشنایی داشته باشد.
سلف کوچینگ (خود مربیگری) چیست؟
سلف کوچینگ یا همان کوچینگ فردی شرایطی است که در آن فرد هم نقش کوچ را دارد هم نقش کوچی و خودش باید بتواند تکنیکهای کوچینگ را روی خود پیاده کند و مربی خود باشد.
- سلف کوچینگ توانایی مدیریت و هدایت خویشتن برای حل مشکلات است.
- سلف کوچینگ شناسایی استعدادها و به حداکثر رساندن قابلیتها و فراهم کردن فضایی برای رشد شخصی است.
- سلف کوچینگ توانایی دید خود از بالا و رسیدن به خودآگاهی است.
هدف سلف کوچینگ
در سلف کوچینگ هدف این است که به خودمان کمک کنیم و بهتر خودمان را بشناسیم و به ابعاد مختلفی از شخصیت خودمان دست پیدا کنیم و از حداکثر پتانسیلمان برای رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم.
چگونه سلف کوچینگ را انجام دهیم؟
قبل از شروع سلف کوچینگ برای اینکه بدانیم آماده هستیم، بهتر است به این چند تا سؤال جواب واقعی دهیم.
• آیا مایل هستیم و دوست داریم خودمان را کوچ کنیم؟
• آیا مایل هستیم به خودمان گوش دهیم؟
• آیا مثبت اندیش نسبت به خودمان هستیم؟
• آیا میتوانیم خودمان را قضاوت و سرزنش نکنیم؟
• آیا برای خودمان ارزش قائل هستیم و خودمان را درک میکنیم؟
• آیا به توانمندیهای خود، باور داریم و میتوانیم خود را جدی بگیریم؟
• آیا میتوانیم متعهد شویم که خودمان را پیگیری کنیم؟
• آیا میتوانیم از خودمان بیشتر از قبل حمایت کنیم؟
• آیا آماده ایجاد تغییرات و کسب مهارتهای جدید هستیم
شروع جلسه سلف کوچینگ
همانطور که در جلسه کوچینگ، یک کوچ ابزارهای کوچ کردن را با خود به جلسه میبرد و بهصورت مجموعه از این ابزارها استفاده میکند. در جلسه سلف کوچینگ هم به همین صورت است که باید این ابزارها همراهمان باشد. پس همانطور که در ابتدا گفتیم، اول باید یک کوچ باشیم و کوچینگ را بشناسیم تا بتوانیم سلف کوچینگ انجام دهیم. گرچه آدمی بهصورت غریزی مرتب خود را سلف کوچینگ میکند با مجموع سؤالاتی که در روز از خودمان میپرسیم درواقع داریم خود را سلف کوچینگ میکنیم.
مهمترین ابزاری که در سلف کوچینگ به آن نیاز داریم گوش دادن است. گوش دادن مؤثر و واقعی. باید بتوانیم خودمان را بشنویم و شنونده فعال خودمان باشیم. در اینجا برای اینکه صدای درون خود را بشنویم و با خود درونی ارتباط بگیریم کافی است بنویسیم. مطمئناً به این فکر میکنیم از کجا و چطور بنویسم؟ خب اول از طرح مسئله شروع میکنیم و همینکه شروع به نوشتن کردیم خیلی از حرفهای درونی بازگو میشود. در میانه راه نوشتن گاهی مکث خواهیم کرد و فکر میکنیم کافی ست، در همین حال باید خودمان در نقش کوچ از خودمان بپرسیم، خب دیگه چی؟ یا از خودمان بپرسیم فقط همین بود؟؟ و تا جایی ادامه میدهیم که حس میکنیم تمامی انباشتههایی که نیاز بود مطرح شده است.
نکته دیگری که باید حین نوشتن در نظر داشته باشیم نباید خود را اسیر خاطرات بد و شکستهایمان بکنیم.
همانطور که در جلسات کوچینگ هم ممکن است اتفاق بیفتد که مراجع گاهی از مسیر اصلی خارج شود و گاهی درگیر گذشته و خاطرات ناخوشایند شود و در این حالت کوچ کارش این است که کوچی را به مسیر بازگرداند و جلوی انحرافات گفتگو را بگیرد. در سلف کوچینگ هم این اتفاق میافتد و در این حالت باید مراقب باشیم که هر وقت از مسیر خارج شدیم، مربی بشویم و خودمان را به مسیر اصلی برگردانیم.
یک راه دیگر غیر نوشتن هم وجود دارد که میشود صدای خودمان را ضبط کنیم و بعد به آن صدا گوش دهیم.
در مرحله بعدی باید در قالب مربی شروع به خواندن نوشتههای خود کنیم و اینگونه خود را بشنویم و شنوندهٔ درونمان باشیم. در این مرحله بازخورد ما خیلی مهم است.
باید بازخوردمان بدون سرزنش و قضاوت باشد. سرزنش کردن خودمان اعتمادبهنفس را از ما میگیرد و ما را دچار سرخوردگی میکند. در بازخورد کردن قسمتهای مهم را مشخص میکنیم که بتوانیم پرسشگری را انجام دهیم و عملاً کیفیت این جلسه را سؤالاتی که میپرسیم مشخص میکند.
باید حواسمان باشد سؤال مناسب بپرسیم، سؤالی که باعث پیشبرد اهدافمان و جلسه میشود
سؤالات نباید به سمت مسیر قضاوت پیش رود و باعث گمشدن راهحل شود. پس طرح پرسش و جهتگیری پرسش خیلی مهم است.
گاهی پرسشها مسیر یادگیرنده دارند و گاهی مسیر گمراهکننده و یا قضاوت کننده که همینها باعث عکسالعمل شخص میشود و ممکن است واکنشهای هیجانی به همراه داشته باشد.
چگونه بفهمیم سؤالی که مطرح کردیم مناسب است؟
باید ببینیم پرسش مطرحشده حالمان را خوب میکند یا بد. سؤالات قضاوتی حالمان را بد میکند و سؤالاتی که ما را مدام به گذشته ببرد و یا ما را درگیر خاطرات بد کند و حالمان را به هم بریزد نیابد پرسیده شود.
بیشتر به سمت پرسشهایی برویم که به ما راهکار بدهد و پرسشهایی که سبب شود حال ما خوب بشود. سؤالی مناسب است که باعث رسیدن سریع به موفقیت شود.
در تمام این مدت باید با صداها و باورهای محدودکنندهٔ ذهنمان مبارزه کنیم و نگذاریم مانع کارمان شود. چون همین صداها و باورهای محدودکننده هستند که روی نکات مثبت و توانمندیهای ما سایه انداختند و در مقابل ایدههای جدید و تغییر مقاومت میکنند.
در طول مسیر خیلی مهم است بتوانیم این گفتگوی منفی ذهن را کمرنگ و خاموش کنیم.
خودباوری اصلی است که ما را به هدف میرساند. بعد از پرسشگری، و دور کردن افکار بازدارنده، راهحلهای مختلفی برای حل مسئله ایجاد میشود. ما باید این راهحلها را یادداشت کنیم و از بین آنها راهحلی که مناسب است انتخاب کنیم. برای انتخاب از قوه تخیل و توانمندیهای ذهنمان و شهودمان میتوانیم کمک بگیریم وقتیکه راهحل هم مشخص شد، باید از خودمان تعهد بگیریم. تعهد انجام کار، و در قالب مربی خود پیگیر این تعهد باشیم. درست مثل جلسات کوچینگ که کوچ از مراجعه تعهد انجام کار میگیرد و در طی مسیر او را برای انجام تعهدش پیگیری میکند و در آخر اراده در خود مربیگری اصل موفقیت و رسیدن به هدف را تعیین میکند، بعد از مشخص شدن راهحل و تعهد دادن برای انجام آن، اراده انجام آن خیلی مهم است و برای همین مرتب باید خودمان را پیگیری کنیم.
مزیتهای سلف کوچینگ:
• باعث افزایش آگاهی و خودشناسی میشود.
• باعث افزایش اعتمادبهنفس و انگیزه میشود.
• توانایی حل مسئله را در وجودمان بیشتر میکند.
• از موانع، الگوها، باورها و عادتهایمان آگاه میشویم.
• سریعتر میتوانیم به راهحل برسیم.
• همیشه و همهجا میتوانیم از آن استفاده کنیم.
هشت قدم برای موفقیت در سلف کوچینگ
• هدف روشن تعیین کنیم.
• مثبت فکر کنیم و از افکار منفی، ترسها، شرطیسازی دوری کنیم و از قدرت ذهن خود استفاده کنیم.
• دانش و مهارتهای جدید را به دست آوریم و راه را برای تجربههای جدید باز کنیم و برای تحقق آرزوهایمان تلاش کنیم.
• وضعیت فعلیمان را ارزیابی کامل کنیم.
• گزینهای را از بین گزینهها انتخاب کنیم.
• اقدام کنیم، اقدام درست و سازنده
• پیگیر پیشرفت خودمان باشیم
• ادامه دهیم و ادامه دهیم.
نتیجهگیری:
یقیناً در دنیای امروزی که آدمها پر از افکار بازدارنده و محدودکننده هستند نیاز به کوچ دارند. سلف کوچ همیشه نمیتواند جای مربی و کوچ را بگیرد، اما برای حل بسیاری از مسائل و رسیدن به خودآگاهی مناسب است. مزیت خودکوچینگ رسیدن سریع به جواب و در دسترس بودن همیشگی خود است.
در سلف کوچینگ میتوانیم خیلی از چیزهایی را مطرح کنیم و به دنبال حل کردنش باشیم که از بازگو کردنش در پیش مشاور و یا کوچ سر باز میزنیم.
در خود مربیگری، یاد میگیریم که خودمان را بشنویم و مانند آیینه در مقابل خودمان بنشینیم و بدون قضاوت و سرزنش بتوانیم خود را بشناسیم وقتی ما به این مهارت برسیم که خودمان را قضاوت نکنیم و بتوانیم شنونده خوبی برای خودمان باشیم. میتوانیم در کوچینگ و کوچ بودن موفقتر عمل کنیم. چون شنونده خوب بودن و قضاوت نکردن را یاد گرفتیم یک فرد وقتی بتواند خودش را خوب کوچ کند و مربی خوبی برای خودش باشد، میتواند برای دیگران هم کوچ و مربی خوبی باشد. میشود گفت که سلف کوچینگ یک نوع تمرین کوچ خوب شدن است.
وقتی سلف کوچینگ انجام میدهیم درواقع گردوغباری را که روی توانمندیهایمان را گرفته کنار میزنیم قدرت انتخاب پیدا میکنیم. و با استفاده از شرایط کوچینگ به درک عمیقی از خود و شرایطمان میرسیم درواقع یکجور خودارزیابی و خودشناسی انجام میدهیم و در آخر خودمان بهترین فردی هستیم که میتوانیم خودمان را در مسیر نگهداریم.
نویسنده: سرکار خانم ندا نوری از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان