نقش برند سازی در کوچینگ
- 2 سال پیش
- مقالههای کوچها
- 8 دیدگاه
- 303
تاریخچه برند
ریشه لغوی برند به واژه اسکاندیناوی قدیمBrander برمیگردد که به معنی داغ زدن بر روی بدن حیوانات است. این اقوام برای تشخیص دامهای خود نامشان را بر روی بدن آنها داغ میزدند. اما مفهوم برند زاده قرن بیستم و دوره مدرن است. پایه برندها بر روی اعتماد خلق میشود. گام بعدی نتایج و بعد ارتباطات ارزشهایی است که برند ایجاد میکند.
نقطه آغاز ساخت برند
برای ساخت برند جدید در کوچینگ اگر از قبل کسب و کاری داشتهاید و میخواهید در کسب و کار جدید خودتان را معرفی نمایید. باید برنامهریزی دقیقی انجام دهید. این مستلزم این است که وقتی مشتریان نام شما را میشنود چه افکاری در ذهنشان نقش میبندد. زمانی که به ادراک و برداشت کنونی افراد از هویت خود پی ببرید اطلاعات لازم را برای تعیین داراییهای برندی که اکنون میتوانید بر روی آنها حساب کنید به دست میآورید.
بهترین نقطه شروع ساخت برند کوچینگ خود عبارت از نگاهی صحیح و منصفانه به عقاید کنونی مردم درباره شما در بازار است، پس ابتدا خود را تحلیل کنید.
زمانی که مردم نام شما را میشنود، خاطراتی که شکلدهنده باور آنها نسبت به شما در ذهنشان تداعی میشود.
برند چیست؟
برند مجموعهای از وعدههاست. شما برندتان را از طریق ایجاد اعتماد به یک وعدهٔ خاص میسازید و وعده شما در کوچینگ چه میتواند باشد؟ مزایای منحصربهفرد و معنیداری که شما از خود ارائه میدهید. برند کوچینگ شما مطابق اطلاعاتی که مردم از هر بار ارتباط با نام یا پیام یا سازمان شما به دست میآورند ساخته میشود. فرق نمیکند این ارتباط از طریق جستجوی اینترنت اینستاگرام یا خدمات مشتریان باشد تمام این موارد برای ادراک افراد از برند تأثیرگذار است. برند در ذهن مشتری زندگی میکند، ساخت برند در کوچینگ نیازمند توجه اشتیاق و پایداری و پشتکار است. به علاوه ساخت برند تلاش و تعهد نیز میخواهد. برند ما از جنس باور و ادراک افراد است، لوگو تنها یک تصویر است و وقتی برند ایجاد شد از آن زمان مشتریان مایلاند برای به دست آوردن برندی که به آن باور دارند تلاش و هزینه بیشتری کنند. برند شانس بقای کسب و کار کوچینگ را افزایش میدهد و با افزایش تعداد افراد در این حوزه کاری که بهسرعت با سرعت بیسابقهای در حال افزایش است. فقط آنهایی که با اتکا به برندهای موجود وارد بازار میشوند و میتوانند در عرصه رقابت باقی بمانند.
برای برند سازی نیازمند ایجاد عناصر زیر خواهیم بود.
هویت برند:
نام و دیگر علائم مثل شعار شکل لوگو حتی نوع پوشش شما برند شما را میسازد.
تصویر برند:
شما معرف چه چیزی هستید؟ در ذهن مشتری خود چه چیزی را تداعی میکنید.
جایگاه برند:
چگونگی جا گرفتن برند در ذهن مشتریان و نحوه ارتباط آن با دیگر برندهای بازار
ارزش ویژه برند:
خصوصیات مثبت شما، شهرت شما و وفاداری شما
تعیین پاسخ سؤالات زیر، دشوارترین مرحلهٔ ارزیابی برند است:
• مواردی که مشتریان دربارهٔ سازمان و صنعت شما دوست دارند یا دوست ندارند، چیست؟
• مشتریان به چه چیزهایی اعتماد دارند و به چه چیزهایی بیاعتمادند؟
• از دیدگاه مشتریان شما کیستید و چهکاری انجام میدهید؟
• چرا مشتریان شما یا محصولاتتان را انتخاب میکنند؟
• مشتریان چگونه شمارا با رقبا مقایسه میکنند؟
• به نظر مشتریان، تأثیر شما در زندگی آنان مثبت بوده یا منفی؟ آیا محصولات شمارا مرتبط و متناسب با نیازها و خواستههای خود میدانند یا خیر؟
برای به دست آوردن پاسخ سؤالات بالا، ابتدا خود را ارزیابی کنید و سپس عقاید دیگران، مشتریان و تیم کاری سازمان را جویا شوید.
خودارزیابی تصویر برند
برای به دست آوردن شناخت واضحی از تصویر برند خود و آغاز ساخت برند جدید، فقط به قضاوتهای خودتان یا تیم مدیران ارشد سازمان اکتفا نکنید.
نظر کارمندانی را که در خط مقدم سازمان کار میکنند، افرادی که مسئولیت پاسخگویی به تماسها، دریافت سفارش کالا، بررسی شکایات و رفع اشکال خدمات هستند نیز در نظر بگیرید.
برای این کار از سؤالات زیر استفاده کنید:
• چگونه برندتان را شرح میدهید؟ اگر فقط چند ثانیه زمان داشته باشید، دربارهٔ اینکه چهکاری انجام میدهید و چه چیزی موجب تفاوت و برتری شماست، چه خواهید گفت؟
• وعدهٔ برندتان چیست؟
• مشتریان شما چه کسانی هستند و چه خصوصیاتی برای آنها اهمیت دارد؟
• قویترین رقبای شما چه کسانی هستند و مهمترین تفاوتهای آنها با شما چیست؟
• مزیت شما نسبت به آنها چیست؟ چرا ادعا میکنید بهتر از آنها هستید؟ آیا مشتریان هم مزایایی که شما میگویید، میدانند؟
• پنج کلمهٔ کلیدی که برندتان را بهتر توصیف میکند، کدام هستند؟ برای مثال متین، نوآور، مؤدب، بهروز، جدی، دوستانه، زیبا، سریع، جوانپسند، عالم، باکیفیت و….
• روش (سبک) کدامیک از برندهای بزرگ به روش (سبک) برند شما نزدیکتر است؟ لوگوی برندهای بینالمللی، ملی، محلی و بومی را دستهبندی کنید، اجازه دهید کارمندان انتخاب کنند که وعده و شخصیت کدام برند به شما نزدیکتر است.
• اگر برند شما یک ماشین بود، چه ماشینی بود و چرا؟
• اگر برند شما یک شخصیت مشهور بود، چه کسی بود و چرا؟
• اگر برند شما یک حیوان بود، چه حیوانی بود؟ شیر بود یا پلنگ، خرگوش بود یا سنجاب، خرس پاندا بود یا خرس قطبی، خروس بود یا طوطی، طاووس بود یا فیل و …
• برای اینکه به مردم بگویید کیستید و معرف و نمود چه چیزی هستید، از چه عباراتی استفاده میکنید؟
• اگر بهعنوان فردی انتخاب میشدید که برای معرفی برند، یک نماد ارائه میداد، آن نماد چه بود؟ سریعاً ایدهای برای لوگوی خود طراحی کنید.
نتیجهگیری
برای داشتن یک برند موفق باید یک سری مؤلفههای برند را در نظر بگیرید. در ابتدا شروع به کار در حوزه کوچینگ، لحاظ کردن این مؤلفهها و استمرار و ثبات در ارائه وعدهها باعث اعتماد و شفافیت از اهمیت بالایی برخوردار است و کلام آخر برند ما آن چیزی است که در ذهن مشتری وجود دارد. برند در ذهن مشتری ما به وجود میآید و رشد میکند.
نویسنده: سرکار خانم سحر فتاحی از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان