کوچینگ و منتورینگ، کدام یک بهتر است؟

  • 2 سال پیش
  • کوچینگ حرفه ای
  • 8 دیدگاه
  • 501
کوچینگ و منتورینگ، کدام یک بهتر است؟

کوچینگ و منتورینگ، کدام یک بهتر است؟

رویه‌های مختلف توسعه کارکنان در یک کسب و کار به منظور بهبود عملکرد کارکنان توسعه می‌یابد. کوچینگ و منتورینگ دو نمونه از این برنامه‌ها هستند.

در بحث مقایسه بین کوچینگ و منتورینگ، می‌توان گفت کوچینگ، از یک سو، تمرین آموزش و نظارت بر افراد به منظور بهبود عملکرد آنهاست. اما، منتورینگ یک روش مشاوره است که برای هدایت و تشویق رشد شغلی فرد استفاده می‌شود.

منتور کیست؟

مربی یا منتور کسی است که می‌تواند با راهنمایی، مشاوره و حمایت به شما کمک کند تا در کارتان بهترین باشید.

آن‌ها برای شناختن شما و مشکلاتی که با آن مواجه می‌شوید وقت صرف می‌کنند، سپس بر اساس دانش خود از مشکل و تجربه شخصی توصیه‌هایی را ارائه می‌دهند که همه با هدف کمک به شما در دستیابی به اهدافتان خواهد بود.

افزایش اعتماد به نفس، بهبود توانایی‌های ارتباطی و رهبری و قرار گرفتن در معرض دیدگاه‌های دیگر، همگی از مزایای منتورینگ هستند. در نتیجه، مربیان بیشتر به تشویق و ترغیب مشتریانشان برای پیشرفت در حرفه خود می‌پردازند.

عناصر کلیدی یک منتورینگ

دراز مدت

اگر یک ارتباط آموزشی منجر به دوستی شود، این پتانسیل را دارد که یک عمر دوام بیاورد. حتی اگر در ابتدا به دنبال یک مربی برای کمک گرفتن از او در یک هدف خاص هستید، پس از اینکه با کسی رابطه برقرار کردید، ممکن است در آینده دوباره با او تماس بگیرید. به دلیل ماهیت شخصی و غیررسمی منتورینگ، روابط آن بیشتر از روابط کوچینگ طول می‌کشد.

داوطلبانه

یکی دیگر از تفاوتهای کوچینگ و منتورینگ اینست که منتورینگ معمولاً به صورت داوطلبانه انجام می‌شود.

به ندرت انتظار پرداخت هزینه برای زمان مربی وجود دارد، چه راهنمایی به صورت غیررسمی از طریق شبکه‌های شخصی یا به طور رسمی از طریق یک برنامه راهنمایی تجاری انجام شود. هر دو طرف متعهد به رشد شخصی مشتری هستند و این روند برای منتور نیز بسیار مفید خواهد بود.

مشتری‌ها جلسه را هدایت می‌کنند

مشتری مسئول رهبری جلسات و هدایت روابط در امر راهنمایی است. یک تصور اشتباه رایج این است که یک منتور دقیقاً به شما می‌گوید که چه کاری انجام دهید و به شما کمک می‌کند تا موفق‌تر شوید، اما اینطور نیست.

منتورها باید به رشد شخصی خود متعهد باشند و از مشتری خود برای کمک به آنها در دستیابی به اهدافشان استفاده نمایند که تفاوت بزرگی بین کوچینگ و منتورینگ است.

مهارت‌های مورد نیاز برای منتورینگ

شفقت: کمک کردن و دلسوزی یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که یک منتور باید داشته باشد. منتورینگ روشی درخشان برای بازگشت به جامعه و کمک به نسل آینده است.

راهنمایی: توانایی راهنمایی دانش آموزان در زمینه تخصص شما بسیار ارزشمند و مهارتی منحصر به فرد برای تقویت است. منتورها برای رشد یک فرد، تجربه، دانش و راهنمایی‌های هماهنگ را به آنها ارائه می‌کنند.

مهارت‌های بین فردی: منتورها باید مهارت‌های بین فردی و مهارت‌های ارتباطی داشته باشند تا بتوانند با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند و آنها را به طور یکپارچه راهنمایی نمایند.

تعهد: منتورینگ یک سفر طولانی مدت است که شامل یک تعهد طولانی مدت از سوی منتور و مشتری خواهد بود. مهم است که در درازمدت در آن باشید و یک رابطه مثبت را تضمین کنید.

انگیزش: یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک منتور، داشتن انگیزه و تشویق است.

شهودی بودن: یکی دیگر از مهارت‌هایی که همه منتورها باید داشته باشند، ابتکار و توانایی شناسایی اهداف مشتری است.

کوچ کیست؟

در حالی که کوچینگ و منتورینگ متفاوت هستند و اشکال مختلفی از مربیگری و مربیان شغلی وجود دارد، در نهایت، یک کوچ کسی است که می‌تواند در زمینه‌های خاصی از رشد شخصی یا حرفه‌ای به شما کمک کند.

آن‌ها ممکن است به شما کمک نمایند تا زمینه‌های توسعه را کشف و اولویت بندی کرده، هدف بلندمدت خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید، و طرز فکر خود را شکل داده و رشد دهید.

کوچ‌های شغلی می‌توانند به شما کمک کنند تا درک بهتری از خود داشته باشید، نگرش خود را توسعه دهید و شما را برای مشکلات و سناریوهای آینده آماده کنید.

عناصر کلیدی یک کوچینگ

کوتاه مدت

یکی دیگر از تفاوت‌های کوچینگ و منتورینگ اینست که در کوچینگ روابط کوتاه‌ مدت‌تر از روابط منتورینگ است، زیرا سازمان‌دهی ‌شده‌تر و هدف‌گراتر می‌باشند.

ممکن است شخصی از یک کوچ کمک بگیرد تا به او آموزش دهد که چگونه استعداد خاصی را کسب کند یا بر یک ذهنیت محدود کننده غلبه نماید. این امکان وجود دارد که مربیگری و کوچینگ پس از دستیابی به مهارت یا هدف به پایان برسد.

آموزش و ارتقاء مهارت

تفاوت دیگر کوچینگ و منتورینگ مسیر است. کوچ به جای مشاوره و راهنمایی، بر آموزش و ارتقاء مهارت تمرکز می‌نماید تا به شما در ایجاد نگرش برنده کمک کند.

یک کوچ می‌تواند با شناسایی زمینه‌هایی برای رشد و زیر سؤال بردن فرضیاتی که ممکن است شما را از دستیابی به اهدافتان باز دارد، در افزایش خودآگاهی به شما کمک کند.

کوچ جلسه را هدایت می‌کند

برخلاف یک رابطه منتورینگ، یک کوچ بیشتر از مشتری جلسات را رهبری می‌کند. در حالی که مشتری طبیعتاً ورودی خواهد داشت و با شرکت در کوچینگ مسئولیت رشد خود را بر عهده می‌گیرد، از او انتظار نمی‌رود جلسات را مدیریت نماید.

مهارت‌های مورد نیاز برای کوچینگ

برابری: کوچ و مشتری درک و احترام متقابل دارند که برای ایجاد یک رابطه برابر ضروری است.

به حداکثر رساندن پتانسیل: هدف کوچ به حداکثر رساندن مهارت‌ها و منابع بالقوه مشتری است.

شهودی بودن: کوچ‌ها مانند منتورها باید بسیار شهودی باشند و توانایی تشخیص نقاط قوت و به چالش کشیدن مشتری خود را داشته باشند.

مهارت‌های حل مسئله: مربیان به شیوه‌ای مؤثر و سیستماتیک با مشکلات برخورد می‌کنند و به مشتریان خود آموزش می‌دهند تا این مشکلات را حل نمایند.

مهارت‌های تحلیلی: کوچ باید توانایی بالا بردن آگاهی و مسئولیت پذیری فردی که تحت مربیگری قرار می‌گیرد، در سطح کل و هم در سطح محیطی سازمانی را داشته باشد.

مهارت‌های عملی: مربیان باید مهارت‌های عملی را برای تبدیل بحث‌ها به کنش داشته باشند و از آنها استفاده نمایند.

مزایای کلیدی کوچینگ و منتورینگ

کوچینگ و منتورینگ مزایای کلیدی دارند که به شرح زیر است:

کوچینگ و منتورینگ فنون و مهارت‌های مؤثر يادگيري را به شما می‌دهند.

به افزایش مشارکت و حفظ کارکنان کمک می‌کنند.

کوچینگ و منتورینگ می‌توانند در هر دو محيط رسمي و غيررسمي انجام شود، اولي ماهيت غیررسمی‌تر دارد در حالي كه دومي رسمي است.

هر دو موضوع کوچینگ و منتورینگ در ساختن یک ساختار و هم راه اندازی یک سازمان یکپارچه کمک می‌کنند.

کوچینگ و منتورینگ می‌توانند اعتماد به نفس، مهارت‌های بین فردی و مهارت‌های ارتباطی را افزایش دهند.

کوچینگ و منتورینگ می‌توانند به بهبود عملکرد فردی کمک کنند و همچنین یک شبکه منحصر به فرد برای منتور/کوچ و مشتریان هر دو ایجاد نمایند.

انواع تمایز توسعه

اکنون که متوجه شده‌ایم که تفاوت کوچینگ و منتورینگ چیست، حال، بیایید چند اصطلاح دیگر را یاد بگیریم که اغلب به جای یکدیگر استفاده می‌شوند:

  • منتور در مقابل آموزگار

آموزش معمولاً "یادگیرنده متوسط" را هدف قرار می‌دهد. کل گروه کارآموزان را بررسی کرده، سپس تسهیل ‌کننده‌ها بر اساس جایی که گروه در حال حاضر هستند و در آینده باید باشند، مطالبی را ایجاد می‌کنند.

برای مثال، اگر به یک دوره پایه اکسل بپیوندید، شرکت کنندگان در سطوح مختلف تجربه خواهند داشت. برخی از افراد ممکن است قبلاً هرگز با اکسل سروکار نداشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نحوه استفاده از آن را بدانند، اما به برخی از مهارت‌ها نیاز داشته باشند.

یادگیری در کلاس درس انجام می‌شود. بنابراین، آموزش یک رویداد است. از سوی دیگر، منتورینگ شکلی از رشد حرفه‌ای است که در آن فردی با تجربه کمتر به دنبال راهنمایی، دانش و حمایت از یک شخص با تجربه‌تر است.

بر خلاف آموزش، که ممکن است ضروری باشد یا نباشد، منتورینگ یک تعامل یادگیری اجتماعی دو طرفه است. مشاوره در خارج از کلاس درس، روی رایانه یا دستگاه تلفن همراه انجام می‌شود و بسیار شخصی سازی شده است.

منتور و مشتری در هر دو از آموزش سود می‌برند، اما این تنها شروع کار است. هر دو طرف انتخاب می‌کنند که کجا می‌خواهند بروند و چه مهارت‌ها، نگرش‌ها و ایده‌هایی را می‌خواهند پس از آموزش یاد بگیرند.

اهمیت یک منتور و یک مدیر در موفقیت هر فرد به عنوان یک عضو در یک شرکت قابل اغراق نیست. گاهی اوقات مسئولیت‌های مدیر و منتور با هم تداخل دارند و کارگران ممکن است توسط سرپرستان راهنمایی شوند.

هنگامی که هدف اصلی یک کارمند موفقیت در موقعیت فعلی خود است، یک مدیر به عنوان یک منتور بهترین گزینه خواهد بود. کوچینگ و منتورینگ اساساً جزئی از وظایف یک مدیر است.

کارمند چه توسط یک رئیس هدایت شود و چه توسط یک منتور، باید روی پیشرفت متمرکز باشد. رهبری خوب با ظرفیت افراد برای ایجاد انگیزه در کارمندان و تیم‌ها به منظور دستیابی به موفقیت علیرغم تفاوت‌هایشان تعریف می‌شود.

مدیران می‌توانند به کارمند کمک کنند تا بر روی وظایفی تمرکز کند که نقش اساسی در تصویر گسترده‌تر دارند، در حالی که منتورها می‌توانند به فرد در دستیابی به اهداف حرفه‌ای گسترده کمک نمایند.

  • منتور در مقابل مشاوره

مربیان معمولاً با کارمندانی کار می‌کنند که در مراحل اولیه حرفه خود هستند. منتورشیپ ها اغلب توسط شرکت‌ها تعیین می‌شوند، اگرچه می‌توانند به تنهایی رشد کنند. این شغل اغلب به عنوان یک مشاور شناخته می‌شود.

در اکثر مواقع، متخصصان با تجربه و دارای سابقه با کسانی که تازه شروع به کار کرده‌اند شریک می‌شوند. کوچ‌ها باید مقدار مشخصی از ساعات منتور را تکمیل کنند تا یک کوچ با تجربه به آنها در توسعه توانایی‌های مربیگری کمک نماید.

هر گونه منافع شغلی از داشتن فردی در زمینه مورد نظر شما از طریق یک رابطه منتورینگ پشتیبانی می‌کند. این منبعی است که اغلب برای ایجاد حس اجتماعی در کسب و کار نادیده گرفته می‌شود.

  • کوچ در مقابل آموزگار

علاوه بر تفاوت کوچینگ و منتورینگ، یک تمایز کلیدی بین یک کوچ و یک آموزگار تمرکز آنهاست: کوچ‌ها در درجه اول به یک تیم توجه دارند، در حالی که یک آموزگار به یک ورزشکار یا یک گروه کوچک توجه دارد.

برای مثال، اگر بازیکنی در دبیرستان در هافبک بازی کند، به احتمال زیاد یک مربی دفاعی برای آموزش تکنیک، پوشش منطقه، تکالیف و وظایف مناسب با او کار خواهد کرد. از سوی دیگر، یک کوچ شخصی بر روی نقاط قوت یک ورزشکار تمرکز کرده تا آنها را تقویت کند و نقاط ضعف او را برطرف نماید.

یک مربی ممکن است در صورت لزوم با سرعت، چابکی و حتی پوشش به فرد کمک کند. در نتیجه، کوچ توانایی ورزشکار را برای کمک به تیم افزایش می‌دهد، در حالی که یک مربی می‌تواند عملکرد ورزشکار را بهبود بخشد.

  • کوچ در مقابل مشاور

مشاوران و کوچ‌های حرفه‌ای ارتباطی دارند که اغلب با برادران ناتنی مقایسه می‌شوند. آن‌ها فقط یک نام خانوادگی مشترک ندارند: هر دو  «کمک حرفه‌ای» کرده و از توانایی‌های ارتباط بین فردی مشابه استفاده می‌کنند.

با این حال، همانطور که هم مشاوران و هم کوچ خدماتی را برای کمک به افراد و مشاغل برای رسیدن به حداکثر پتانسیل خود ارائه می‌دهند، مسئولیت‌های آنها بسیار متفاوت است.

در حالی که رابطه بین مشتری و مشاور یا کوچ از این نظر مشابه است که هم دیدگاه‌هایی را ارائه می‌دهد و هم به فرد در شناسایی پاسخ‌های خود کمک می‌کند، کوچینگ و منتورینگ بیشتر یک همکاری «خلاقانه» هستند.

یک مشاور ممکن است توصیه‌ها و دستورالعمل‌هایی را برای کمک به مشتری ارائه دهد تا موقعیت خود را برای بهبودی دنبال کند. از سوی دیگر، یک کوچ با مشتری کار می‌کند تا چالش‌ها را شناسایی کرده و سپس با او شریک می‌شود تا آن چالش‌ها را به پیروزی تبدیل کند، در حالی که مشتری را پاسخگو می‌داند و او را برای رسیدن به اهداف مورد نظر تشویق و ترغیب می‌کند.

  • کوچ در مقابل مدیر

مدیران وظیفه گرا هستند و اغلب به اعضای تیم دستور می‌دهند تا اطمینان حاصل کنند که پروژه به موقع و با بودجه تکمیل شده است. هنگامی که یک بحران رخ می‌دهد یا زمانی که باید به نتایج خاصی به طور سریع و مؤثر دست یابید، مدیریت به شما کمک می‌کند.

مدیر بودن مستلزم این است که فرد مورد علاقه برای مشاوره و پاسخ در کارکنان خود باشید. کوچینگ نیمی دیگر از همان سکه رهبری است. در حالی که مدیریت شامل صدور دستورات، تعیین وظایف و پیگیری پیشرفت است، کوچینگ و منتورینگ مستلزم همکاری و کشف هستند.

کوچ کسی است که به اعضای تیم کمک می‌کند تا به مرحله بعدی توسعه پیشرفت کنند و در نتیجه رهبران جدیدی در شرکت ایجاد شوند.

 

 

نظرات کاربران
ارسال نظر
امیرمحمد اعتمادی
محسن مهادی
حامد عبداللهی
سیامک رفیع پرهیزکار
سیدمحمد رضوی
راحله  هاشمی
محسن تقی زاده
سپهر احتشام
سپهر احتشام
شما هم دیدگاه، تجربه یا سوالتان را بنویسید