تفاوت کوچینگ و ترینینگ در چیست؟
- 2 سال پیش
- کوچینگ حرفه ای
- 6 دیدگاه
- 2164
کوچینگ در مقابل ترینینگ، درک تفاوتها
کوچینگ و ترینینگ کلماتی هستند که اغلب به جای هم استفاده میشوند. در حالی که آنها شباهتهای مشخصی دارند، تفاوت مشخصی بین این دو نیز هست.
برای کسانی از شما که هر دو را تجربه کردهاید، احتمالاً تفاوت را احساس کردهاید، حتی اگر هرگز نیازی به بیان شفاهی آن نداشته باشید.
در اینجا، ما دقیقاً این کار را انجام میدهیم و شباهتها و تفاوتهای بین ترینینگ شدن و کوچینگ شدن را شرح میدهیم. پیش از هر چیز بهتر است با تعریف کوچ و مزایای آن آشنا شوید.
ترینینگ، کوچینگ، مدیریت و منتورینگ چه مشترکاتی دارند؟
به طور کلی، هدف هر چهار فعالیت یکسان است. ترینرها، کوچها، مدیران و راهنماها همگی در تلاش هستند تا به دیگران کمک کنند تا پیشرفت کرده، گسترش پیدا کرده و یاد بگیرند.
نتیجه مطلوب ممکن است یکسان باشد، اما چهار رویکرد مختلف به طور قابل توجهی متفاوت هستند. هر کدام به مهارتهای متفاوتی نیاز دارند. هر کدام به طرز فکر متفاوتی نیاز دارند.
هر کدام هدفی دارند و قویترین رهبران میتوانند تشخیص دهند که کدام یک به بهترین وجه نیازهای هر یک از اعضای تیم را برآورده میکند.
هر دو آموزش میدهند اما فقط یکی شما را تشویق میکند که تکامل پیدا کنید.
آموزش روشی مؤثر برای یادگیری یک مهارت یا مجموعهای از مهارتهاست. یک مربی خوب یک معلم است و این قطعاً جای خود را دارد. کوچینگ شامل آموزش است اما بیشتر بر توسعه کلی تمرکز دارد.
البته یک مربی متخصص، تمرین و تکنیک را آموزش میدهد، اما آنها این کار را با در نظر گرفتن طرز فکر، سبک زندگی، رژیم غذایی و موارد دیگر انجام میدهند.
یک مربی به شما کمک میکند تا نه تنها به عنوان یک ورزشکار بلکه به عنوان نسخه بهتری از خودتان تکامل پیدا کنید.
شبیه، شبیه را جذب میکند
یک مربی با عملکرد بالا میداند که شبیه، شبیه را جذب میکند. آنها در داخل و خارج از مؤسسه قدم میزنند و همیشه به عنوان بهترین خود در مقابل شما میایستند.
آنها نقش خود را جدی میگیرند، زیرا میدانند که به عنوان مربی شما، نقش بزرگی در الهام بخشیدن به شما ایفا میکنند تا تمام تلاش خود را بکنید- و این چیزی است که برای موفقیت لازم است.
بسیاری از ترینرها به این بخش نگاه میکنند و نگرش مثبتی از خود نشان میدهند. اما یک کوچ اغلب از خود کوچینگ دریافت میکند.
او از آن تجربه استفاده مینماید تا نمونه ثابتی از آنچیزی در ذهن، بدن و به طور کلی زندگی باشد که امکان دارد. کوچینگ به معنای نشان دادن قصد تشویق به افزایش توانایی است؛ نه تنها در مؤسسه، بلکه در محل کار و نیز خانه.
ترینینگ بر بدن شما تأثیر میگذارد. کوچینگ بر زندگی شما تأثیر میگذارد.
نگاه مثبت یک امر ضروری است، اما یک مربی واقع گرا نیز هست. آنها میدانند چه موقع سختگیر باشند و چه موقع گوش دهند.
مربیگری مستلزم درک عمیق این است که چگونه هر چیز کوچکی بر عملکرد ما تأثیر میگذارد. موفقیت واقعی و پایدار نیازمند یک رویکرد جامع نگر و برخی صحبتهای صمیمانه در مورد سبک زندگی است.
یک برنامه تمرینی شما را آماده میکند تا به اهداف فیزیکی خاصی برسید. کوچینگ نیز این کار را انجام میدهد، اما بر هر بخش دیگری از زندگی شما نیز تأثیر مثبت میگذارد و به حفظ نتایجی که به سختی به دست آوردهاید کمک میکند.
کوچینگ انعطافپذیر است
به عنوان مثال، هیچ رویکردی برای بوکس وجود ندارد و به همین دلیل است که کوچ هرگز به شما پیشنهاد نمیکند که یک برنامه تناسب اندام استاندارد را شروع کنید.
علاوه بر این، هر نوع تمرینی میتواند یکنواخت شود. در عوض، برنامه یک مربی برای شما قابل انطباق است تا شما را در جایی که هستید ملاقات کند؛ در حالی که همیشه حداکثر نتایج را کسب میکنید.
مهمتر از آن، کوچها به اندازه کافی ماهر و انعطاف پذیر هستند تا در صورت نیاز برنامه شما را تغییر دهند یا در صورت لزوم آن را به طور کامل اصلاح کنند.
کوچ به شما این اطمینان را میدهد که در صورت نیاز آنچه را که میخواهید به دست میآورید.
منتظر بهروزرسانیهای منظم باشید که متناسب با تغییرات فعلی در سبک زندگی، تواناییها، اهداف و ترجیحات شما باشد تا اطمینان حاصل شود که هرگز زمانی برای رکود نخواهید داشت.
کوچینگ در تنظیمات گروهی و به صورت انفرادی میدرخشد، بنابراین نیازی به درگیر شدن با یکی یا دیگری نیست. خود را به روشهای مختلف به چالش بکشید تا کمتر احتمال داشته باشد که به رکود برگردید.
به علاوه، وقتی با سایر افراد با انگیزه تعامل میکنید، شروع به ساختن قبیله خود از دوستان همفکر خود خواهید کرد تا شما را در این مسیر تشویق کنند. کوچینگ تک به تک برای کسانی که به دنبال رویکرد شخصی هستند ایدهآل است.
شیوههای آموزش
آموزش برای یک یادگیرنده بصری ارزشمند است، زیرا بارزترین شکل تدریس، نمایش است. کوچینگ به این روش نیز آموزش میدهد. اما طیف وسیعتری از روشهای آموزشی دارد که امکان آموزش متناسبتر را فراهم میکنند.
یکی از راههای خاصی که کوچینگ این کار را انجام میدهد، تعیین اولویتهای یادگیری ما و سپس استفاده از این اطلاعات برای آموزش به بهترین شکل برای هر فرد منحصربهفرد است.
به عنوان مثال، یک یادگیرنده شنوایی یک توضیح شفاهی را بیشتر از یک توضیح فیزیکی حفظ میکند.
کوچینگ به گونهای کار میکند که از ارائه مناسب یا از ارائهای که بیشترین تأثیر را بر شما به عنوان یک فرد دارد برای شما استفاده کند.
این ترفند میتواند شما را به طور قابل توجهی سریعتر از تمرین سنتی به هدف بعدی خود برساند.
منابع
یک کوچ یا ترینر با صداقت هرگز از شما نمیخواهد کاری را انجام دهید که قبلاً میلیونها بار شخصاً انجام نداده است.
یک کوچ باتجربه هر تمرین، روتین و ترکیبی را امتحان کرده است. آنها هر نوع روشی را امتحان کردهاند، تک تک تجهیزات را آزمایش کردهاند و میدانند حضور در چالش چه حسی دارد. همه اینها به نفع شماست.
این فقط تجربه شخصی آنها نیست که از آن استفاده میشود. تمام زمانی که کار کردهاند به آنها اجازه میداد که دیگران را مشاهده کنند، سؤال بپرسند و اطلاعات جمع آوری کنند.
آنها میدانند که چه چیزی واقعاً کار میکند و به خصوص چه چیزی برای شما بهترین کارایی را خواهد داشت.
از آنجایی که برد شما پیروزی آنهاست، آنها به طور مداوم نکات و ترفندهای مورد علاقه خود را به اشتراک میگذارند تا شما را در حالت آماده باش نگه دارند.
بازخورد و پشتیبانی
نه ترینینگ و نه کوچینگ بدون بازخورد بسیار مورد نیاز موفقیتآمیز نخواهد بود. کوچینگ شما را در مورد نحوه پیشرفت یا عدم پیشرفتتان بهروز نگه میدارد.
عادات بد شما را با دقت نشان میدهد و سپس راه حلها را دنبال میکند. یک کوچ دقیقاً میداند که چگونه شما را به هدف بعدی میرساند و از گفتن اینکه چرا قبلاً آنجا نبودهاید ابایی ندارد.
آنها همان اطلاعات حیاتی را به روشهای مختلف تکرار میکنند تا مطمئن شوند که آنها را شنیدهاید، پردازش کردهاید و در مورد آن کاری انجام میدهید. همچنین در هر مرحله از شما حمایت و تشویق میکنند.
شفاف بودن
بدیهی است که ما نمیتوانیم به جای همه ترینرها یا کوچها صحبت کنیم، زیرا با تک تک آنها کار نکردهایم.
ما می دانیم که مربیان زیادی وجود دارند که مهارتهای مربیگری قوی دارند و حتی به عنوان مربی عمل میکنند، اما خود را کوچ مینامند. این مربیان ارزش افزوده دارند و ما هیچ تمایلی به کاهش آن نداریم.
چرا وبسایت کوچ دات آی آر از مربیگری استقبال میکند؟
کوچینگ شامل همه چیز در مورد ترینینگ و خیلی خیلی بیشتر است. این بیشتر یک رویکرد تصویری کامل است در حالی که هنوز به شدت فردی میباشد. کوچ دات آی آر از روش کوچینگ استقبال میکند، زیرا ما هر روز نتایجی را با آن میبینیم.
آنچه کوچینگ میآموزد تأثیرات عمیقی دارد که باعث میشود یک مدعی در زندگی به طور کلی بهتر شود و از هر جنبه این بهبود را نشان میدهد.
نحوه کار کوچینگ در کوچ دات آی آر
هیچ کس اهمیت نمیدهد که شما از کجا شروع میکنید- فقط مهم است که کجا میخواهید بروید. ما افراد بزرگی را خلق میکنیم.
کوچینگ ما شما را در جایی که هستید ملاقات میکنند و در هر مرحله به عنوان ارشد و مربی شما در کنار شما میایستند. برنامهریزی و بازنگری مداوم آن برنامه جامع و فردی برای موفقیت وظیفه ماست.
با این حال، این مشارکت به دو نفر نیاز دارد تا کار کند، و به همین دلیل است که کوچینگ با تشویق شما آغاز میشود.
توانایی کوچینگ به یک مدعی اجازه میدهد تا اطلاعات را بشنود و اجرا کند. بدون این مهارت، زمان شما بیشتر میتواند تلف شود.
گام بعدی به شما کمک میکند به سختی راحت شوید، زیرا هیچکس در منطقه آسایش خود پنهان نشده تا قهرمان شود.
کوچینگ واقعاً در اینجا میدرخشد، زیرا میداند که این چیزی است که باعث میشود یک مدعی غیرقابل توقف شود.
تنها چیزی که لازم است یک کوچ، کمی مربیگری و تعهد جدی است- منتظر چه چیزی هستید؟ وارد شوید و نقشه راه شخصی و شفاف خود را به رویاهای خود دریافت کنید.
چگونه بفهمیم که کوچینگ بهترین راه حل است
اگرچه کارآمد است و در یک زمان چیزی برای افراد زیادی فراهم میکند، اما آموزش همیشه بهترین راه حل نیست.
اگرچه آموزش به راحتی به صورت آنلاین و در بسیاری از تغییرات قابل دسترسی است، اما همیشه نتایج مطلوب و قابل اندازهگیری را ارائه نمیدهد.
از وسوسه انجام یک جلسه آموزشی اجتناب کنید، کادر را علامت بزنید و ادامه دهید. انتخاب آموزش مناسب، دریافت آموزش مؤثر برای نیازهای گروهی و سازمانی منحصربهفرد شما و تقویت آموزش در درازمدت، چیزهای بیشتری دخیل است.
از این نظر کوچینگ ریسک کمتری دارد. اگر کوچ پذیرا باشد و مربی واقعاً مربی باشد، به احتمال زیاد شاهد تغییر و رشد واقعی رفتاری خواهید بود. اما کوچینگ برای همه موقعیتها ضروری یا مناسب نیست.
زمانی که کوچینگ را انتخاب کنید:
۱. افراد در حال برنامهریزی برای توسعه خود و تعیین اهداف برای بهبود هستند.
.2 افراد موانع واقعی یا درک شده را برای رشد یا موفقیت خود تجربه میکنند.
.3 شما امیدوارید که شایستگی، اعتماد به نفس و استقلال را در کارکنان افزایش دهید.
.4 کارکنان نسبت به ایده ایجاد تغییرات رفتاری که به آنها در دستیابی به اهدافشان کمک میکند، باز هستند.
.5 مهارتهای آموزش داده شده در آموزش نیاز به تقویت و برنامهریزی اقدام فردی برای پذیرش دارند.
زمانی که ترینینگ را انتخاب کنید:
.1 اطلاعات استانداردی وجود دارد که باید با همه افراد گروه به اشتراک گذاشته شود.
.2 یک کارمند جدید است و قبل از تعیین اهداف خود برای یادگیری و توسعه بیشتر به یادگیری اساسی نیاز دارد.
.3 پویایی گروه به تسهیل یادگیری و پذیرش مهارتهای جدید کمک میکند.
.4 یک هدف ثانویه برای تیم سازی یا تجربیات مشترک نیز مهم است. چندین نفر دارای شکافهای مهارتی یکسانی هستند و این شکافها به وضوح تعریف شدهاند.
مؤثرترین راهبردهای یادگیری و توسعه هم شامل ترینینگ و هم کوچینگ میشود. ارائه هر دو، وسعت گستردهای از پشتیبانی را برای تسریع یادگیری و توسعه کارکنان فراهم میآورد.
برای تبدیل شدن به یک کوچ مؤثر آموزش دیده باشید
کوچینگ در مورد مشارکت با مشتریان در یک فرآیند تفکر برانگیز و خلاق است که آنها را الهام میبخشد تا پتانسیل شخصی و حرفهای خود را به حداکثر برسانند.
این یک روش تصفیه شده است که حداکثر اثربخشی و مجموعهای از مهارتها را که میتوان از طریق تمرین توسعه داد را امکان پذیر میکند.
برخی از افراد تمایل دارند که کوچینگ را با حل مسئله مخلوط کنند، اما کوچینگ بسیار فراتر از ارائه راهحلهای «رفع سریع» است.
کوچها به طور فعال گوش میدهند و سؤالات درست را میپرسند تا به افراد کمک کنند تا خودآگاهی را بهبود بخشند و توانایی ایجاد تغییر و دستیابی به نتیجه مطلوب را ایجاد نمایند.
آنها برای ایجاد انگیزه، چالش و الهام بخشیدن به مشتریان برای به حداکثر رساندن پتانسیل خود و ایجاد راه حلهای نوآورانه و پایدار از درون، با مشتریان همکاری میکنند.
برای اینکه مربیان شایستگیهای خود را به دست آورند، باید مهارتها، تجربه، شخصیت و شفقت را توسعه دهند تا بر سفر توسعه مشتریان خود تأثیر مثبت بگذارند..
مهارتهای کوچینگ را بپذیرید تا به یک کوچ مؤثر تبدیل شوید
مربیان درک فراوانی از موضوع دارند و میتوانند دانش خود را به صورت ساختاریافته و منطقی به مخاطب منتقل کنند.
آموزش مستلزم انتقال خطی اطلاعات است و تحقیقات انجام شده توسط IBM در مورد یادگیری بزرگسالان نشان میدهد که اگر اطلاعاتی به مخاطبان گفته شود، تنها 70 درصد از آنها میتوانند آن را پس از 3 هفته و 10 درصد پس از 3 ماه به خاطر بیاورند.
به عبارت دیگر، اگر آموزش صرفاً برای انتقال اطلاعات باشد، اثربخشی آن محدود است.
امتیاز یادآوری، زمانی که نه تنها به مخاطبان گفته میشود، بلکه یادگیری آن را نیز تجربه کردهاند، به طرز چشمگیری افزایش مییابد.
تحقیقات IBM نشان داد که در این مورد، 85 درصد از مخاطبان میتوانند پس از 3 هفته و 65 درصد پس از 3 ماه اطلاعات را به خاطر بیاورند.