اهمیت شناخت کانال‌های ترجیحی در جلسات کوچینگ

  • 2 سال پیش
  • مقاله‌های کوچ‌ها
  • 8 دیدگاه
  • 844
اهمیت شناخت کانال‌های ترجیحی در جلسات کوچینگ

با شناخت کانال‌های ترجیحی خود و دیگران می‌توانید ارتباط مؤثرتری برقرار کنید. در جلسه کوچینگ، کوچ با شناخت کانال ترجیحی فرد کوچی، می‌تواند اثرگذارتر باشد.
کانال‌های ترجیحی، کانال‌هایی از حواس پنج‌گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) هستند، که شخص از طریق آن‌ها بهتر و مؤثرتر اطلاعات را دریافت می‌کند.
کتاب "مربیگری برای عملکرد بهتر" نوشته "جان ویتمور" یکی از متون مرجع، برای تعریف کوچینگ است.
جان ویتمور، بسیار تحت تأثیر مدل تیموتی گالوی، با عنوان بازی درونی قرارگرفته بود و تقریباً همان نگاه را در راه و رسم مربیگری ترویج کرد.
گالوی معتقد بود بخش بزرگی ازآنچه یک فرد (ورزشکار، مدیر، نویسنده و...) برای کار حرفه‌ای خود نیاز دارد در وجود خودش هست و مربی صرفاً کافی ست موانع ذهنی را که در درون آن فرد وجود دارد از سر راه او بردارد و کم‌رنگ کند. ویتمور هم وظیفه کوچ و تعریف کوچینگ را بر همین مبنا بیان کرد.

 

کوچینگ یعنی آزاد کردن توانمندی‌های بالقوه انسان‌ها
آیا همه افراد از یک کانال خاص، پیرامون خود را درک می‌کنند؟ آیا تمام کانال‌های درک و دریافت در تمام انسان‌ها به یک اندازه و قدرت عمل می‌کنند؟ آیا تمام کسانی را که می‌شناسید به یک اندازه با شنیدن یک مطلب متوجه موضوع می‌شوند؟
کوچ، خواستار ایجاد یک ارتباط مؤثر با مراجعی است که می‌خواهد با او گفتگو و کار کند این فرایند، شامل موارد متعددی است که یکی از آن‌ها دادن احساس امنیت و اعتماد و نیز اطمینان خاطر و فهم و درک نسبت به کوچی است و کوچ می‌تواند با شناخت کانال‌های ترجیحی، ارتباطی با صمیمیت و اثربخشی بهتری برقرار کند. ما چطور می‌توانیم کانال‌های ترجیحی دیگران را شناسایی کنیم؟

 

شناسایی کانال‌های ترجیحی
درواقع هریک از افراد، در درک مطلب از طریق یک کانال خاص از حواس پنج‌گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لامسه، چشیدن) توانایی بیشتری دارند.
بنابراین برای برقراری ارتباط مؤثرتر، کوچ باید بتواند کانالی که کوچی از آن درک بهتری دارد را شناسایی کند به این منظور باید با دسته‌بندی این کانال‌ها آشنا شود.
کانال‌های ترجیحی افراد به سه دسته تقسیم می‌شود:
دیداری: این افراد از طریق دیدن، مطالب را بهتر درک می‌کنند.
شنیداری: افرادی که کانال ترجیحی شنیداری دارند از راه شنیدن، مطالب را بهتر متوجه می‌شوند مثلاً این افراد راحت‌تر از سایرین با گوش دادن سر کلاس مباحث را یاد می‌گیرند.
حسی: افرادی که دارای کانال ترجیحی حسی هستند، بویایی، چشایی و لامسه قوی‌تری دارند و از طریق این حواس بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

وظیفه کوچ این است که به کوچی کمک کند، نسبت به داشته‌ها و دانسته‌های خود، آگاهی بیشتری پیدا کند و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز بر عهده بگیرد.
راپورت یعنی ارتباط مؤثر، سازگاری و تفاهم. یکی از راه‌های ارتباط مؤثر همگام شدن است، تو را دوست دارم زیرا شبیه من هستی، سعی کنید روحیات خود را مطابق با طرف مقابل نشان دهید. که برای ایجاد یک محیط قابل‌اعتماد و ایجاد مشارکت ضروری است.

 

کلمات و کانال‌های ترجیحی
ما از کلمات برای توصیف افکارمان استفاده می‌کنیم. بنابراین کلماتی که بکار می‌بریم به کانال ترجیحی ما اشاره می‌کند. البته نه صد در صد، ولی تا حدود زیادی می‌توان این مسئله را موردتوجه قرار داد. مانند اینکه یک فرد با کانال ترجیحی دیداری، در گفتگو از"دیدی چی گفتم؟" استفاده می‌کند و یک شنیداری می‌گوید: "گوش شما با من است؟ " و یک حسی در مورد درک شدن می‌پرسد.
لذا باید کوچ دقت داشته باشد که آیا کوچی، بیشتر از کلماتی که به مسائل دیداری هستند استفاده می‌کند یا اینکه سخنان او دربرگیرنده پارامترهای شنیداری و یا احساسی است.
چنانچه کوچ درصدد اثرگذاری هر چه بیشتر بر کوچی است باید به کانال ترجیحی او توجه نماید برای اینکه کوچی اگر شنیداری است مطمئن شود که کوچ، خوب به او گوش می‌دهد و اگر دیداری است این اطمینان خاطر را داشته باشد که در ارتباط، دیده می‌شود و درصورتی‌که حسی باشد باید احساس کند درک کوچ نسبت به او خوب است.
در این شرایط است که کوچی، بیشتر درصد ارتباطی مؤثر، عمیق و پایدار خواهد بود. و در راستای آن، تأثیرپذیری و حرف‌شنوی کوچی هم بیشتر خواهد شد و کوچ نفوذ بهتری روی کوچی خواهد داشت و در ادامه مسیر به نتایج مطلوبی دست خواهند یافت که برای کسب این مهارت، کوچ باید تیز حسی لازم و بانک لغات کافی برای گفتگو را داشته باشد.
 کوچ باید بداند افرادی که دارای کانال دیداری هستند دوست دارند الگوهای زبانی مرتبط با رنگ و تصویر را در اشخاص اطرافشان پیدا کنند. افراد حسی، بیشتر با روشی که دیگران، خود را ارائه می‌دهند ارتباط برقرار می‌کنند و افراد شنیداری به‌دقت گوش داده و در لحن صحبت دقیق می‌شوند.
همچنین کوچ باید دقت کند که کوچی بیشتر از چه کلماتی استفاده می‌کند، کلماتی که به مسائل دیداری مربوط است یا کلماتی که دربرگیرنده پارامترهای شنیداری یا احساسی است.
کوچ باید با پرسش‌های عمیق و معنادار به کوچی کمک کند تا نسبت به داشته‌ها و دانسته‌های خود، آگاهی بیشتری پیدا کند و مسئولیت رشد و توسعه خود را بر عهده بگیرد.
موارد مهمی در ارتباط مؤثر بین کوچ و کوچی وجود دارد. راز یک رابطه خوب در این است:
 "مهم‌تر از مطلبی که شما بیان می‌کنید چگونگی و کیفیت گفتن آن مطلب است."
کوچ اگر بتواند کانال ترجیحی کوچی را پیدا کند خواهد توانست با او سازگار شده و کوچی به راپورت (پذیرش/ ارتباط مؤثر) برسد. بعد از رسیدن به راپورت می‌تواند اطلاعات موردنظر و پرسش‌های لازم و عمیق خود را برای درک بهتر و رسیدن به نتیجه مطلوب با توجه به کانال ترجیحی او معین کند.
“با پرسش‌های قوی کوچ، نقاط کور کشف می‌شود”
یک کوچ خوب، با نوع صحبت کردن و رفتارش فضای قابل‌اعتمادی ایجاد می‌کند تا فرد احساس امنیت نماید و چیزهایی که در اعماق وجودش هست را به کوچ بگوید و به سؤال‌هایی که می‌پرسد جواب دهد و پس از رسیدن به جواب، این خود کوچی است که راه و مسیر حرکتش را پیدا می‌کند و سپس کوچ، با انگیزه دادن به وی در کنارش می‌ماند تا کوچی بدون سستی به هدف موردنظرش دست پیدا کند.

 

نتیجه‌گیری:
یک کوچ خوب می‌تواند از طریق کانال ترجیحی کوچی به قلب او نفوذ کند و رابطه صمیمی و پایداری با کوچی برقرار کند که این احساس صمیمیت سبب می‌شود کوچی در مورد سؤال‌های کوچ دقیق‌تر فکر کند و از سطح به عمق برود تا نقاط کور کشف شود و کوچی از سردرگمی رها شود و در ادامه راه با همان روش استفاده از کانال‌های ترجیحی کوچی، به او انگیزه لازم برای رسیدن به هدف را بدهد.

 نویسنده: سرکار خانم زینب اصفهانیان از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

 

نظرات کاربران
ارسال نظر
شما هم دیدگاه، تجربه یا سوالتان را بنویسید