با گنجهای پنهان کسب و کار خودت آشنا شو!
- زهرا معتمدی
- 12 ماه پیش
- مقالههای کوچها
- 4 دیدگاه
- 245
با گنجهای پنهان کسب و کار خودت آشنا شو!
در اکثر مواقع، وقتی از مدیران راجع به منابع کسب وکارشان میپرسم، آنها به تجهیزات گران قمیت، نیروهای متخصص، مواد اولیه مرغوب و سرمایههای کلانشان، اشاره میکنند؛ غافل از اینکه گنجهایی در شرکت آنها وجود دارد که چشمشان را به روی آن بستهاند. آن گنجها همان اطلاعاتی هستند که در دفاتر بایگانی و کامپیوترها خاک میخورند. قبل از ارائه مثالهای واقعی که این ادعا را ثابت میکنند، یکبار برای همیشه بیایید با واژههای داده، اطلاعات، سیستم اطلاعات و فنآوری اطلاعات آشنا شویم و تفاوت آنها را درک نماییم.
|
|
داده (دیتا- Data): داده هر چیزی است که بتواند یک پدیده را تعریف کند. داده به خودی خود فاقد ارزش است و کاربردی ندارد. به عنوان مثال زمانی که میزان فروش ماهانه خود را ثبت میکنید، در عمل داده های خود را جمع آوری نمودهاید. اگر این عدد را به فردی نشان دهید، آن فرد نمیتواند در مورد فروش شما قضاوتی داشته باشد.
داده ها اشکال گوناگونی دارند؛ مانند حروف، عدد، متن، عکس، جداول گرافیکی، تصاویر ویدیوئی، دادههای صوتی و .... . اجازه بدهید چند تا مثال برای شما بزنم تا متوجه بشید روزانه چقدر داده جمعآوری میکنید و بهشون توجه نمیکنید. عکسی که شما آرایشگر عزیز از کوتاهی مو مشتریانتان میگیرید. گزارشهای روزانهای که کارشناس کنترل پروژه از پروژه تهیه میکند. چک لیستی که کارشناس کنترل کیفیت در طی روز پر میکند. لیست حضور و غیاب کارکنان، رزومه افراد جویای کار، چتهای واتساپ که منشیتان برایتان ارسال کرده است. صدای ضبط شده مشتریان ناراضی و صدها مثال دیگر.
اطلاعات (Information): زمانی که دادههای جمعآوری شده پردازش شوند، شما به اطلاعات دست یافتهاید. در حقیقت اطلاعات همان دادههای بامعنی هستند. در همان مثال قبلی، اگر شما میزان فروش شِش ماه اخیرتان را روی یک نمودار نمایش دهید، به اطلاعات دست یافتهاید. این نمودار قابل قضاوت است و با دیدن آن میتوانید متوجه شوید که آیا فروشتان رشد داشته است یا خیر!؟ در واقع شما با رسم نمودار، دادههای خام را پردازش نمودهاید. توجه داشته باشید پردازنده اطلاعات میتواند شامل عناصر رایانهای یا عناصر غیر رایانهای و یا ترکیبی از آن دو باشد.
از این به بعد داده و اطلاعات را به جای هم به کار نبریداااا، والا ناراحت میشم ):
سیستم اطلاعات (Information System): کلیه اجزا و منابع لازم برای انتقال و پردازش اطلاعات را سیستم اطلاعات (IS) مینامند. این اجزا و منابع میتواند یک قلم و کاغذ ساده باشد، یا یک فرد (مثل آقای اصغریِ معروف، که وضعیت هوا را گزارش میدهد)، و یا متشکل از سختافزارها، نرم افزارها، شبکههای ارتباطی و .... باشد. سیستم اطلاعات موظف است اطلاعات را جمعآوری کرده، تغییر شکل داده و آنها را منتشر کند. مثالهای زیر چند نمونه از سیستمهای اطلاعاتی هستند که احتمالا بعضیهاشون رو توی قصهها شنیده باشید:
- کاربرد دود آتش به عنوان علامت ارتباطی: هزاران سال پیش، انسانها از آتش و دود برای اطلاع رسانی استفاده میکردند. الگوی دودی که مخابره میشد، اطلاعات ارزشمندی را به افرادی که در دور دستها بودند، میرساند.
- کارتهای مکان نما در کتابخانهها: این کارتها برای این طراحی شدهاند که اطلاعات مربوط به کتاب را به صورت سازماندهی شده ثبت کنند تا خوانندگان بتوانند از روی عنوان، نام نویسنده، موضوع و ... مکان کتاب را پیدا کنند.
- دفترچههای خودتان: سررسید، دفتر یادداشت و پروندهها همه بخشی از یک سیستم اطلاعاتی هستند که طراحی شدهاند تا به شما در سازماندهی دادههایی که در گزارشها، سخنرانیها و بحثها بهدست میآورید کمک کنند.
- صندوق پرداخت رستوران: این بخش یک سیستم اطلاعاتی بزرگ است که محصولات فروخته شده، زمان فروش، سطح موجودی، و میزان پول موجود در صندوق را ردگیری میکنند. همچنین این سیستم به تحلیل فروش محصولات در محلهای مختلف کمک میکند.
|
|
|
|
فناوری اطلاعات (Information Technology): فناوری اطلاعات (IT) عبارتست از رایانهها، سخت افزارها، نرمافزارها، شبکهها و روشهای مدرن مدیریتِ دادهها، که امروز به عنوان بستر اصلی جمعآوری، پردازش و انتقال اطلاعات بهکار میرود. به عنوان مثال گوگل، یاهو، ویندوز، اکسل، اینستاگرام، تلگرام، پلت فرمهای اسنپ، باسلام، دیوار، بازار، روبیکا، کلیه نرمافزارهای مالی، مهندسی، آماری و .....، همه و همه فناوری اطلاعات هستند. در فناوری اطلاعات خبری از کاغذ و قلم نیست، هرچه هست تکنولوژی است و تکنولوژی. البته تکنولوژی که در خدمت اطلاعات است.
در اکثر کسب و کارها مشاهده کردهام که افراد با تجربه و تحصیل کرده هم عبارتهای سیستم اطلاعات و فناوری اطلاعات را اشتباها بهجای هم استفاده میکنند. اگرچه این دو عبارت مفهوم بسیار نزدیکی دارند، ولی در این مقاله تمرکز اصلی ما سیستم اطلاعات است.
به شما قول داده بودم بعد از معرفی چند اصطلاح مهم بالا با مثالهایی نظریه خودم را اثبات کنم (اطلاعات گنج های پنهان کسب و کار شماست!).
مثال اول: قصّه شرکت آمازون
حتما نام شرکت آمازون و مالک آن آقای "جف بزوس"، سومین مرد ثروتمند دنیا، را شنیدهاید.
این شعارِ همیشگی آمازون است: «تصویری از سرگرمی و تفریح ایجاد کنید، ولی در داخل افراد باهوش را به کار بگیرید، سریع پیش بروید و به اعداد و ارقام اطمینان داشته باشید». به نظر شما وضع خدمات مشتری در آمازون چگونه است؟ بزوس علاقهای به پاسخهای کیفی (مانند خوب، بد، زیاد، کم و...) ندارد. او میخواهد متوسط تماس های مشتری برای هر سفارش، متوسط زمان هر تماس، و هزینه کل شرکت برای این تماسها را بداند. "جف ویلک" که مسئول خدمات مشتری، انبار و عملیات توزیع آمازون است، میگوید که فقط برای بخش خودش حدود 300 نمودار را مطالعه میکند. او میگوید بزوس علاقه وصف ناپذیری به اعداد و ارقام دارد و میگوید:«برای اغلب تصمیمات میتوانید با حساب و کتاب به جواب درست برسید و جوابهای مبتنی بر حساب و کتاب همیشه بهتر از نظرات و قضاوت ها هستند. مشکل اغلب شرکتها این است که در جایی که میتوانند با استفاده از دادهها تصمیم بگیرند، سراغ تصمیمات قضاوتی میروند». مدیر بخش روابط عمومی، "بیل کاری" میگوید من بارها دیدهام که بزوس با این جمله به بحثها خاتمه میدهد: «نیازی نیست درباره این موضوع مذاکره کنیم، چون میتوانیم برایش از دادهها استفاده کنیم».
مثال دوم: قصّه هتلهای زنجیرهای بینالمللی ماریوت
"کارل ویلسون"، معاون اطلاعاتی هتلهای زنجیرهای بین المللی ماریوت میگوید: «دیگر تفاوتی بین یک پروژه IT و نوآوری کسب و کار وجود ندارد. در ماریوت، IT عنصر اصلی محصولات و خدمات است که ما برای مشتریان و مهمانهایمان فراهم میکنیم. بدین صورت، کمتر پیش میآید که اتفاقی در شرکت بیافتد و خود من یا یکی از مدیران ارشدم درگیر نباشند»در این مجموعه کاریِ گستردهی بینالمللی، کارکنان در همه سطوح کسب و کار، شامل مدیران ارشد و معاونان باید یاد بگیرند که چطور از سیستمهای اطلاعاتی و فنآوری های اطلاعات برای موقعیت کاری خاص خود بهره ببرند.
لازم به ذکر است "کارل ویلسون" بیشتر بر روی IT تاکید کرده است به جای IS. اینکه وقعا کدامیک مهمترند ما را واداشت که مثال سوم را عنوان کنیم.
مثال سوم: قصّه مقالهای که زمان خودش خیلی سر و صدا به پا کرد
سال 2003، یک مقاله در مجله Harvard Business Review با چنین تیتری منتشر شد «IT مهم نیست» و سر صدایی پیرامون آن ایجاد شد که زمان مسائل "جک ولش" به بعد سابقه نداشته است. روزنامه نیویورک تایمز به صورت تاییدآمیزی به آن اشاره کرد.مقاله در وال استریت تحلیل شد و از طریق ایمیل به سراسر دنیا فرستاده شد. ایده اصلی مولف مقاله، "نیکلاس کار" این بود که فنآوری اطلاعات چیزی بیشتر از زیرساخت کسب و کار مدرن نیست. من در تایید فرضیه "نیکلاس کار" مثال نانوایی تمام اتوماتیک را میزنم؛ در چنین نانوایی کلیه تجهیزات اتوماتیک مانند IT فقط یک بستر خوب هستند، این خمیرِ نان است که بعد از پخته شدن خورده میشود، مانند اطلاعاتی که قرار است در کسب و کار استفاده گردد.
حالا بیایید ادامه داستان را بشنویم که برندهای معروف نظرشان راجع به این تئوری چه بوده است. مدیران عامل شرکتهای جنرال الکتریک و اینتل نظر "نیکلاس کار" را رد کردند. ولی "مایکل دل "مدیر عامل شرکت دل، "چارلز فیتزجرالد" مدیر استراتژی پلتفرم ماکروسافت و "پل استراسمن" مدیر ارشد اطلاعات در جنرال فودز، زیراکس، پنتاگون و ناسا، نظریهی "نیکلاس کار" را تایید کردند. صحبت مشترک همه موافقین این بود که چیزی که مهم است اطلاعات (I) است، وگرنه تکنولوژی قابل جایگزینی است.
هدف اصلی من در این مقاله این بود که اهمیت اطلاعات و سیستم اطلاعاتی را به شما یادآوری کنم. انشالله به شرط حیات، در مقاله بعدی نکات مهمی که باید در خصوص این گنج پنهان بدانید را به رشته تحریر در میآورم.