نویسنده درونت را بیدار کن! (صفر تا صد + نکات نویسندگی)
- مجید یوسفی بابادی
- 7 ماه پیش
- مقالههای کوچها
- 3 دیدگاه
- 474
نویسنده درونتان را بیدار کنید!
آموزش نویسندگی
۱- مقدمهای بر نویسندگی:
تعریف نویسندگی و انواع آن:
نویسندگی فرآیند ارتباط ایدهها، افکار و اطلاعات بهوسیله کلمات نوشته شده است. این فرآیند شامل انتخاب موضوع، سازماندهی افکار، استفاده از زبان مناسب و نگارش متن بهگونهای است که برای مخاطب قابلفهم، جذاب و تأثیرگذار باشد.
نویسندگی مهارتی است که در زمینههای مختلف زندگی کاربرد دارد، ازجمله:
ادبیات: داستاننویسی، رماننویسی، شعر، نمایشنامهنویسی و ...
غیرتخیلی: مقاله، گزارش، نامه، ایمیل، وبلاگنویسی و ...
علمی: تحقیقات علمی، مقالات علمی، کتب درسی و ...
فنی: دستورالعملها، راهنمای کاربری، بروشور و ...
بازاریابی: تبلیغات، وبلاگهای تبلیغاتی، وبسایتهای تجاری و...
انواع نویسندگی:
نویسندگی را میتوان بر اساس هدف، موضوع و سبک به انواع مختلفی تقسیم کرد. برخی از رایجترین انواع نویسندگی عبارتاند از:
داستاننویسی: خلق داستانهای خیالی باشخصیتها، وقایع و پیرنگهای مختلف.
رماننویسی: نوشتن داستانهای بلند و پیچیده با جزئیات فراوان.
شعر: بیان احساسات، افکار و تجربیات بهصورت موزون و آهنگین.
نمایشنامهنویسی: نوشتن متن برای اجرا در تئاتر.
مقاله: نوشتن متنی کوتاه و فشرده درمورد یک موضوع خاص.
گزارش: ارائه اطلاعات دقیق و موثق درمورد یک رویداد یا موضوع خاص.
نامه: برقراری ارتباط با یک یا چند نفر بهصورت کتبی.
ایمیل: برقراری ارتباط سریع و آسان با دیگران از طریق اینترنت.
وبلاگنویسی: به اشتراک گذاشتن افکار، ایدهها و تجربیات در فضای مجازی.
تحقیقات علمی: جمعآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات برای پاسخ به سؤالات علمی.
مقالات علمی: ارائه نتایج تحقیقات علمی بهجامعه علمی.
کتب درسی: آموزش مفاهیم و موضوعات مختلف به دانشآموزان و دانشجویان.
دستورالعملها: ارائه راهنماییهای گامبهگام برای انجام یک کار.
راهنمای کاربری: توضیح نحوه استفاده از یک محصول یا خدمات.
بروشور: ارائه اطلاعات مختصر و مفید درمورد یک محصول، خدمات یا سازمان.
تبلیغات: متقاعد کردن مخاطبان به خرید یک محصول یا خدمات.
متنهای تبلیغاتی: نوشتن متنهای جذاب و متقاعدکننده برای تبلیغات.
وبسایتهای تجاری: ارائه اطلاعات و خدمات به مشتریان آنلاین.
اهمیت نویسندگی:
نویسندگی فواید و مزایای بسیاری برای افراد در زمینههای مختلف زندگی دارد. در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنم:
رشد شخصی:
وضوح ذهنی: نویسندگی به شما کمک میکند تا افکار و ایدههای خود را بهطور واضحتر سازماندهی و بیان کنید. این امر میتواند به بهبود تفکر منطقی و حل مسئله شما نیز کمک کند.
افزایش اعتمادبهنفس: به پایان رساندن یک اثر مکتوب میتواند احساس رضایت و اعتمادبهنفس زیادی به شما بدهد. این موضوع میتواند به شما در زمینههای دیگر زندگی نیز کمک کند.
کاهش استرس: نویسندگی میتواند راهی مؤثر برای کاهش استرس و اضطراب باشد. هنگامیکه شما افکار و احساسات خود را روی کاغذ میآورید، میتوانید ذهن خود را از آنها پاک کنید و بهوضوح بیشتر دست پیدا کنید.
تقویت خلاقیت: نویسندگی راهی عالی برای استفاده از خلاقیت و تصور شما است. هنگامیکه شما مینویسید، آزاد هستید تا هر چه میخواهید تصور کنید و آن را به روی کاغذ بیاورید.
ارتباط با دیگران:
به اشتراک گذاشتن ایدهها: نویسندگی به شما امکان میدهد تا ایدهها، دانش و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. این موضوع میتواند به ایجاد ارتباط با افراد همفکر و ایجاد تغییر در جهان کمک کند.
ایجاد همدلی: داستانها و نوشتههای غیرداستانی میتوانند به خوانندگان کمک کنند تا تجربیات و دیدگاههای دیگران را درک کنند. این موضوع میتواند به ایجاد همدلی و تفاهم بیشتر در بین مردم کمک کند.
آموزش و سرگرمی: نویسندگی میتواند ابزاری قدرتمند برای آموزش و سرگرمی باشد. از کتابها و مقالات گرفته تا فیلمنامهها و ترانهها، نویسندگان از کلمات برای ایجاد جهانها، اشتراکگذاری اطلاعات و سرگرمی مخاطبان خود استفاده میکنند.
فرصتهای شغلی:
نویسندگی بهعنوان شغل: نویسندگان میتوانند در زمینههای مختلفی ازجمله روزنامهنگاری، نویسندگی محتوا، نویسندگی خلاقانه و نویسندگی فنی کار کنند.
بهبود مهارتهای ارتباطی: مهارتهای نوشتن قوی در هر شغلی موردنیاز است. چه در حال نوشتن گزارش باشید، چه ایمیل بفرستید یا ارائه دهید، مهارتهای نوشتن شما بر کیفیت کار شما تأثیر میگذارد.
افزایش قابلیت بازارپذیری: توانایی نوشتن بهطور واضح و موجز میتواند شما را از رقبا جدا کند و به شما در یافتن شغل و پیشرفت در حرفه خود کمک کند.
معرفی مشاغل مرتبط با نویسندگی
مشاغل مرتبط با نویسندگی در ایران بسیار متنوع هستند و افراد با مهارتهای مختلف میتوانند در این حوزه مشغول به کار شوند. برخی از این مشاغل عبارتاند از:
نویسندگی خلاقانه:
رماننویس: نویسندگانی که داستانهای بلند و خیالی مینویسند.
نویسنده داستان کوتاه: نویسندگانی که داستانهای کوتاه و غیرداستانی مینویسند.
شاعر: نویسندگانی که شعر مینویسند.
نمایشنامهنویس: نویسندگانی که نمایشنامه مینویسند.
نویسنده فیلمنامه: نویسندگانی که فیلمنامه فیلم و سریال مینویسند.
نویسنده کودک و نوجوان: نویسندگانی که کتاب و داستان برای کودکان و نوجوانان مینویسند.
نویسندگی غیرداستانی:
روزنامهنگار: نویسندگانی که برای روزنامهها، مجلات و وبسایتهای خبری مطلب مینویسند.
نویسنده محتوا: نویسندگانی که برای وبسایتها، شبکههای اجتماعی و سایر رسانههای آنلاین محتوا تولید میکنند.
مترجم: نویسندگانی که متون را از یک زبان به زبان دیگر ترجمه میکنند.
ویراستار: نویسندگانی که متون را ازنظر دستوری، نگارشی و محتوایی ویرایش میکنند.
نویسنده فنی: نویسندگانی که دستورالعملها، راهنماها و سایر متون فنی را مینویسند.
نویسنده آموزشی: نویسندگانی که کتابهای درسی و آموزشی مینویسند.
سایر مشاغل مرتبط با نویسندگی:
کپیرایتر: نویسندگانی که متنهای تبلیغاتی و بازاریابی مینویسند.
نویسنده وبلاگ: نویسندگانی که در وبلاگهای شخصی یا تجاری مطلب مینویسند.
فنینویس: نویسندگانی که مستندات فنی را مینویسند.
گزارشنویس: نویسندگانی که گزارشهای تحقیقاتی و تحلیلی مینویسند.
سخنران: نویسندگانی که سخنرانیها و ارائهها را مینویسند.
علاوه بر مشاغل ذکرشده، افراد با مهارت نویسندگی میتوانند در بسیاری از مشاغل دیگر نیز به کار گرفته شوند. بهعنوانمثال، بسیاری از مدیران، متخصصان بازاریابی و کارشناسان روابط عمومی برای نوشتن گزارشها، ایمیلها و سایر متون به مهارتهای نویسندگی قوی نیاز دارند.
در ایران، بازار کار برای نویسندگان بهطور مداوم در حال رشد است. با افزایش تعداد وبسایتها، شبکههای اجتماعی و سایر رسانههای آنلاین، تقاضا برای تولید محتوای باکیفیت نیز افزایش یافته است.
۲- خلاقیت و ایدهپردازی
پرورش خلاقیت و ایدهپردازی در نویسندگی:
پرورش خلاقیت و ایدهپردازی در نویسندگی، مهارتی اساسی برای خلق آثار بدیع و جذاب است. این امر به نویسنده کمک میکند تا از ایدههای تکراری فاصله بگیرد، به زوایای جدید بپردازد و خواننده را مجذوب داستان خود کند. در اینجا چند روش برای پرورش خلاقیت و ایدهپردازی در نویسندگی ارائه میشود:
۱- مطالعه:
مطالعه آثار نویسندگان مختلف: با خواندن آثار نویسندگان برجسته در ژانرهای مختلف، میتوانید با سبکهای نگارش، تکنیکهای روایت داستان و ایدههای خلاقانه آشنا شوید.
مطالعه در حوزههای مختلف: محدود کردن خود به یک حوزه خاص، خلاقیت شما را محدود میکند. سعی کنید در زمینههای مختلف مانند تاریخ، فلسفه، علم، روانشناسی و ... مطالعه کنید.
مطالعهٔ نقد و بررسی آثار: نقد و بررسی آثار به شما کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف آثار مختلف را شناسایی کنید و از آنها در نوشتن خود استفاده کنید.
۲- مشاهده و تجربه:
مشاهدهٔ دقیق: به دنیای اطراف خود با دقت نگاه کنید و جزئیات را به خاطر بسپارید. این کار به شما کمک میکند تا ایدههای جدیدی از محیط پیرامون خود استخراج کنید.
تجربهٔ فعال: سعی کنید تجربیات جدیدی را در زندگی خود رقم بزنید. سفر به مکانهای جدید، امتحان کردن غذاهای جدید و صحبت با افراد مختلف، میتواند به شما در یافتن ایدههای جدید کمک کند.
۳- تمرین نوشتن خلاقانه:
نوشتن آزاد: بدون هیچ برنامه و فکری شروع به نوشتن کنید. هر آنچه به ذهنتان میرسد را بنویسید، حتی اگر بیمعنی یا نامرتبط باشد. همچنین بازنویسی، دل نوشته، خاطرهنویسی، خلاصهنویسی، ستون نویسی، فهرستنویسی و ... از انواع سبکهایی هستند که میتوان با کمک آنها مهارت نویسندگی را تقویت کرد.
استفاده از روشهای طوفان فکری: روشهای مختلفی برای طوفان فکری وجود دارد، مانند نوشتن تمام ایدههایتان روی کاغذ، نقاشی کشیدن یا صحبت با دیگران.
شرکت در کارگاههای نویسندگی: شرکت در کارگاههای نویسندگی میتواند به شما کمک کند تا با نویسندگان دیگر ارتباط برقرار کنید، از تجربیات آنها استفاده کنید و ایدههای جدیدی را کشف کنید.
۴- پرورش ذهن:
انجام فعالیتهای ذهنی: انجام فعالیتهایی مانند حل جدول کلمات متقاطع، شطرنج یا یادگیری زبان جدید، به تقویت حافظه و قدرت تفکر شما کمک میکند.
مدیتیشن: مدیتیشن به شما کمک میکند تا ذهنتان را آرام کنید و به خلاقیت خود دسترسی پیدا کنید.
مراقبت از سلامتی: داشتن خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش منظم، بهسلامت جسمی و روحی شما کمک میکند و زمینه را برای پرورش خلاقیت فراهم میکند.
روشهای ایدهپردازی و یافتن موضوع برای نوشتن
روشهای مختلف فراوانی برای یافتن ایده نویسندگی وجود دارد که در اینجا به چند روش اشاره میکنیم:
براساس علایق و تجربیات خودتان:
به چیزهایی که به آنها علاقه دارید فکر کنید. چه چیزی شما را مجذوب خود میکند؟ چه چیزی درمورد آن چیزها دوست دارید؟
به تجربیات شخصی خودتان فکر کنید. چه اتفاقات جالبی در زندگی شما افتاده است؟ چه درسهایی از آنها آموختهاید؟
به افرادی که میشناسید فکر کنید. چه چیزی آنها را منحصربهفرد میکند؟ چه داستانهایی برای گفتن دارند؟
به دنیای اطرافتان نگاه کنید:
به اخبار و رویدادهای جاری توجه کنید. چه چیزی در حال رخ دادن است که توجه شما را جلب میکند؟
به مردم در خیابان، در محل کار یا در کافه نگاه کنید. چه داستانهایی در چهره آنها وجود دارد؟
به مکانهایی که به آنها میروید فکر کنید. چه چیزی درمورد آنها منحصربهفرد است؟ چه تاریخچهای دارند؟
از منابع خلاقانه استفاده کنید:
کتاب بخوانید، فیلم ببینید و به موسیقی گوش کنید. ببینید که چه چیزی الهامبخش شماست.
به موزهها، گالریهای هنری و مکانهای تاریخی بروید.
با افراد خلاق دیگر صحبت کنید. از آنها درمورد فرآیند خلاقانه آنها بپرسید.
تکنیکهای طوفان فکری را امتحان کنید:
لیستی از کلمات یا عباراتی را که به موضوع موردنظر شما مرتبط هستند، بنویسید.
آزادانه هر چیزی که به ذهنتان میرسد را بنویسید، حتی اگر به نظر احمقانه میآید.
ذهن خود را به روی ایدههای جدید باز نگه دارید و از قضاوت کردن آنها خودداری کنید.
تمرینات خلاقانه برای تقویت ایده پردازی
نوشتن آزاد:
به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدون وقفه و بدون اینکه به چیزی فکر کنید، بنویسید. اجازه دهید افکارتان آزادانه روی کاغذ جاری شوند. نگران درست یا غلط بودن نوشته خود نباشید. هدف این است که ذهن خود را از قیدوبند محدودیتها رها کنید و ایدههای جدیدی را کشف کنید.
طوفان فکری:
موضوعی را انتخاب کنید و ۱۰ تا ۲۰ دقیقه را به طوفان فکری درمورد آن اختصاص دهید. هر ایدهای که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید، حتی اگر به نظر احمقانه میآید. از قضاوت کردن ایدههای خود خودداری کنید. بعداً میتوانید به ایدههای خود بازگردید و بهترین آنها را انتخاب کنید.
نقشهبرداری ذهنی:
موضوعی را در مرکز یک صفحه کاغذ بنویسید.
شاخههایی را از موضوع اصلی منشعب کنید و هر ایده مرتبط را روی یکی از شاخهها بنویسید.
برای هر ایده، زیرشاخههایی ایجاد کنید و جزئیات بیشتری را به آنها اضافه کنید.
نقشه ذهنی به شما کمک میکند تا ارتباطات بین ایدههای مختلف را ببینید و ایدههای جدیدی را کشف کنید.
خط خطی کردن یا doodling
بهجای نوشتن، با استفاده از نقاشی، خطوط و اشکال ایدههای خود را ترسیم کنید.
این میتواند به شما کمک کند تا بهطور بصری به ایدههای خود فکر کنید و اتصالات جدیدی را ایجاد کنید.
تغییر دیدگاه:
سعی کنید موضوع موردنظر خود را از دیدگاههای مختلف ببینید.
خود را جای شخص دیگری بگذارید یا تصور کنید که در ۱۰۰ سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
این میتواند به شما کمک کند تا ایدههای جدید و غیرمنتظرهای را کشف کنید.
۳-اصول و قواعد نگارش
دستور زبان فارسی و علائم نگارشی
در نویسندگی، توجه به نکات مختلفی از دستور زبان فارسی ضروری است تا نوشتهای رسا، روان و عاری از غلط داشته باشیم. در اینجا به برخی از مهمترین این نکات اشاره میکنم:
قواعد کلی دستور زبان:
ساختار جمله: جملات باید بهطور صحیح ازنظر فاعل، مفعول، فعل و سایر اجزای جمله ساخته شوند.
مطابقت فاعل و مفعول: فاعل و مفعول جمله باید ازنظر جنس و عدد باهم مطابقت داشته باشند.
کاربرد درست زمانها و صیغههای فعل: زمان و صیغه فعل باید متناسب بامعنی جمله انتخاب شود.
نقطهگذاری: علائم نگارشی مانند نقطه، ویرگول، کاما، نقطه دونقطه و ... باید بهدرستی استفاده شوند.
هجاسنجی: کلمات باید بهطور صحیح هجا شوند و از شکستن هجا در بین سطرها خودداری شود.
املا: کلمات باید بهدرستی نوشته شوند و از غلط املایی پرهیز شود.
نکات نگارشی:
استفاده از کلمات مترادف و متضاد: برای پرهیز از تکرار کلمات میتوان از مترادفها و متضادها استفاده کرد.
استفاده از جملات کوتاه و بلند: تنوع در طول جملات به خوانایی متن میافزاید.
استفاده از اصطلاحات و ضربالمثلها: استفاده بهجا از اصطلاحات و ضربالمثلها به متن رنگ و لعاب میدهد.
استفاده از نقلقول: نقلقول از افراد مشهور یا منابع معتبر میتواند به متن اعتبار ببخشد.
استفاده از لحن و زبان مناسب: لحن و زبان متن باید متناسب با موضوع و مخاطب باشد.
نکات ویرایشی:
بررسی و ویرایش متن: پس از نوشتن متن، باید آن را بهدقت بررسی و ویرایش کرد تا غلطهای احتمالی املایی، نگارشی و دستوری رفع شوند.
خوانایی متن: متن باید بهگونهای نوشته شود که برای خواننده قابلفهم و روان باشد.
استفاده از عناوین و زیرعنوانها: استفاده از عناوین و زیرعنوانها به سازماندهی متن و سهولت درک آن کمک میکند.
استفاده از علائم تصویری: استفاده از علائم تصویری مانند نمودار، جدول و عکس میتواند به جذابیت و وضوح متن بیفزاید.
درستنویسی و غلطیابی در نگارش
درستنویسی و غلطیابی دو مرحلهٔ مهم در فرآیند نوشتن هستند که بهمنظور ارتقای کیفیت متن و ارائه آن به بهترین شکل انجام میشوند.
درستنویسی به معنای توجه به قواعد و اصول نگارش صحیح زبان، ازجمله دستور زبان، املای کلمات، علامتگذاری و نگارش است. این مرحله شامل بررسی موارد زیر میشود:
دستور زبان: استفادهٔ صحیح از ساختار جمله، زمان فعل، مطابقت فاعل و مفعول و سایر قواعد دستوری.
املا: نوشتن صحیح کلمات بر اساس فرهنگ لغت معتبر.
علامتگذاری: استفادهٔ درست از ویرگول، نقطه، علامت سؤال، علامت تعجب و سایر علائم نگارشی.
نگارش: رعایت اصول نگارش فارسی، مانند نوشتن از راست به چپ، فاصلهگذاری بین کلمات و جملات و استفاده صحیح از علائم نگارشی فارسی.
غلطیابی به معنای یافتن و اصلاح اشتباهات موجود در متن، ازجمله اشتباهات دستوری، املایی، نگارشی و محتوایی است. این مرحله شامل بررسی موارد زیر میشود:
اشتباهات دستوری: اشتباهات مربوط به ساختار جمله، زمان فعل، مطابقت فاعل و مفعول و سایر قواعد دستوری.
اشتباهات املایی: اشتباهات مربوط به نوشتن کلمات.
اشتباهات نگارشی: اشتباهات مربوط به استفاده از ویرگول، نقطه، علامت سؤال، علامت تعجب و سایر علائم نگارشی.
اشتباهات محتوایی: اشتباهات مربوط به تناقض، نادرستی اطلاعات و عدم انسجام متن.
انجام درستنویسی و غلطیابی به روشهای مختلفی قابل انجام است:
خودارزیابی: نویسنده میتواند متن خود را بهدقت مطالعه کند و اشتباهات احتمالی را پیدا کند.
استفاده از ابزارهای غلطیابی: ابزارهای غلطیابی مختلفی بهصورت آنلاین و آفلاین وجود دارند که میتوانند به نویسنده در پیدا کردن اشتباهات املایی، دستوری و نگارشی کمک کنند.
بازبینی توسط دیگران: نویسنده میتواند متن خود را به فرد دیگری، مانند یک ویراستار یا فردی باسواد ادبی بالا، برای بازبینی و ارائه نظرات و پیشنهادات بدهد.
نکاتی برای انجام درستنویسی و غلطیابی:
از متن خود فاصله بگیرید: قبل از شروع غلطیابی، مدتی از متن خود فاصله بگیرید تا ذهن شما تازه شود و بتوانید با دقت بیشتری آن را بررسی کنید.
بهطور مرتب غلطیابی کنید: غلطیابی را بهیکبار در انتهای کار موکول نکنید. سعی کنید در طول فرآیند نوشتن، بهطور مرتب متن خود را بررسی کنید.
از ابزارهای مختلف استفاده کنید: از ابزارهای مختلف غلطیابی، مانند ابزارهای آنلاین و آفلاین و همچنین از نظرات دیگران برای بهبود کیفیت متن خود استفاده کنید.
لحن و زبان مناسب در نوشتن:
انواع مختلفی از لحن و زبان در نوشتار وجود دارد که هرکدام برای موقعیتی خاص مناسب هستند. در اینجا به برخی از رایجترین انواع لحن و زبان اشاره میکنم:
لحن رسمی: این لحن در متون علمی، دانشگاهی و حرفهای استفاده میشود. لحنی جدی، عینی و بیطرفانه دارد و از اصطلاحات تخصصی مرتبط با موضوع استفاده میکند.
لحن غیررسمی: این لحن در متون غیررسمی، مانند نامهها، ایمیلها و پستهای وبلاگ استفاده میشود. لحنی دوستانه، صمیمی و گاه طنزآمیز دارد و از اصطلاحات عامیانه و محاورهای استفاده میکند.
لحن خلاقانه: این لحن در متون ادبی، مانند داستانها، شعرها و نمایشنامهها استفاده میشود. لحنی آزاد، خلاقانه و گاه تجربی دارد و از زبان تمثیلی و تشبیه استفاده میکند.
لحن متقاعدکننده: این لحن در متون متقاعدکننده، مانند تبلیغات، مقالات سیاسی و سخنرانیها استفاده میشود. لحنی قوی، قانعکننده و گاه احساسی دارد و از زبانی استفاده میکند که خواننده را به انجام کاری ترغیب کند.
لحن آموزنده: این لحن در متون آموزشی، مانند کتابهای درسی، مقالات علمی و راهنماییها استفاده میشود. لحنی واضح، مختصر و مفید دارد و از زبانی استفاده میکند که به خواننده در یادگیری مطالب کمک کند.
علاوه بر لحن، زبان نوشتار نیز میتواند ازنظر سطوح مختلف دستهبندی شود:
زبان ساده: این زبان از کلمات و جملات کوتاه و ساده استفاده میکند و برای مخاطبانی که دانش یا آشنایی زیادی با موضوع ندارند مناسب است.
زبان تخصصی: این زبان از اصطلاحات و مفاهیم تخصصی مرتبط با موضوع استفاده میکند و برای مخاطبانی که دانش و آشنایی عمیقی با موضوع دارند مناسب است.
زبان عامیانه: این زبان از کلمات و اصطلاحات محاورهای استفاده میکند و در متون غیررسمی مانند نامهها، ایمیلها و پستهای وبلاگ رایج است.
زبان ادبی: این زبان از زبان تمثیلی و تشبیه استفاده میکند و در متون خلاقانه مانند داستانها، شعرها و نمایشنامهها رایج است.
لحن و زبان مناسب در نوشتن به عوامل مختلفی بستگی دارد، ازجمله:
مخاطب: اولین قدم، شناخت مخاطب خود است. شما برای چه کسی مینویسید؟ سطح دانش و آگاهی او چقدر است؟ علایق و سلایق او چیست؟ با پاسخ به این سؤالات میتوانید لحنی را انتخاب کنید که برای مخاطب شما جذاب و قابلفهم باشد.
موضوع: موضوع نوشته شما نیز نقش مهمی در انتخاب لحن و زبان مناسب دارد. اگر درمورد موضوعی علمی یا تخصصی مینویسید، باید از لحنی رسمی و علمی استفاده کنید و از اصطلاحات تخصصی مرتبط با موضوع استفاده کنید؛ اما اگر درمورد موضوعی عامتر یا سرگرمکنندهتر مینویسید، میتوانید از لحنی غیررسمیتر و صمیمیتر استفاده کنید.
هدف: هدف شما از نوشتن چیست؟ میخواهید مخاطب را متقاعد کنید؟ او را سرگرم کنید؟ یا به او اطلاعات بدهید؟ هدف شما در انتخاب لحن و زبان مناسب بسیار مهم است.
نوع نوشته: نوع نوشته شما نیز بر لحن و زبان آن تأثیر میگذارد. بهعنوانمثال، لحن یک مقاله خبری با لحن یک داستان کوتاه یا یک شعر کاملاً متفاوت است.
۴- ژانرهای مختلف ادبی
ژانرها دستهبندیهایی هستند که به نویسندگان و خوانندگان کمک میکنند تا انواع مختلف نوشتهها را طبقهبندی و درک کنند. هر ژانر مجموعهای از ویژگیهای مشترک دارد، مانند موضوع، لحن، سبک و عناصر داستانی.
علاوه بر این، بسیاری از نوشتهها در چندین ژانر جای میگیرند. بهعنوانمثال، یک رمان ممکن است عاشقانه، تاریخی و مرموز باشد.
دانستن ژانرهای مختلف نوشتهها میتواند به شما کمک کند تا کتابها، مقالات و سایر نوشتههایی را که از خواندن آنها لذت میبرید، پیدا کنید. همچنین میتواند به شما کمک کند تا درمورد نوشتن خودتان بیشتر بدانید و بفهمید چگونه میتوانید از ژانرها برای برقراری ارتباط با خوانندگان خود استفاده کنید.
انواع مختلفی از ژانرهای نویسندگی وجود دارد، اما برخی از رایجترین آنها عبارتاند از:
داستان: داستان نوعی داستان تخیلی است که معمولاً طولانیتر و پیچیدهتر از یک داستان کوتاه است. رمانها معمولاً به فصلهایی تقسیم میشوند و ممکن است تعدادی شخصیت و طرح فرعی داشته باشند. برخی از زیرژانرهای محبوب داستان عبارتاند از داستانهای معمایی، داستانهای عاشقانه، داستانهای علمی تخیلی و داستانهای فانتزی.
داستان کوتاه: داستان کوتاه نوعی داستان تخیلی است که کوتاهتر از رمان است. داستانهای کوتاه معمولاً فقط روی یک شخصیت و طرح تمرکز دارند و ممکن است بهاندازه رمان پیچیده نباشند. برخی از زیرژانرهای محبوب داستان کوتاه عبارتاند از داستانهای فلش، داستانهای کوتاه و داستانهای کوتاه.
شعر: شعر نوعی ادبیات است که از زبان برای ایجاد یک اثر زیباییشناختی یا عاطفی استفاده میکند. شعر را میتوان به روشهای مختلفی ازجمله قافیه، متر و دستگاههای ادبی نوشت. برخی از زیرژانرهای محبوب شعر عبارتاند از شعر غنائی، شعر حماسی و هایکو.
نمایشنامه: نمایشنامه نوعی ادبیات است که برای اجرا روی صحنه نوشته شده است. نمایشنامهها معمولاً به گفتگو و کارگردانی تقسیم میشوند و ممکن است شامل عناصر صحنهای مانند دکور و لباس نیز باشند. برخی از زیرژانرهای محبوب نمایشنامه عبارتاند از کمدی، تراژدی و موزیکال.
مقاله: مقاله نوعی نوشته غیرداستانی است که درمورد موضوعی خاص بحث میکند. مقالات را میتوان در نشریات مختلفی ازجمله مجلات، روزنامهها و وبسایتها منتشر کرد. برخی از انواع رایج مقالات عبارتاند از مقالات خبری، مقالات ویژگی و مقالات سرمقاله.
اینها تنها تعدادی از ژانرهای مختلف نویسندگی هستند. انواع دیگری ازجمله خاطرات، نامهها، فیلمنامهها و متن آهنگ وجود دارد. مهم است که ژانری را انتخاب کنید که متناسب با سبک و علایق شما باشد.
هنگامیکه ژانری را انتخاب کردید، مهم است که تحقیقات خود را درمورد آن انجام دهید. درمورد نویسندگان مشهور در آن ژانر بخوانید و سعی کنید برخی از آثار آنها را بخوانید. همچنین باید درمورد عناصر و قراردادهای آن ژانر بیاموزید. این به شما کمک میکند تا نوشتهای بنویسید که هم خوب نوشته شده باشد و هم در بازار آن ژانر قابلرقابت باشد.
ویژگیها و عناصر هر ژانر:
عناصر و ویژگیهای هر ژانر ادبی، چارچوبی را برای نویسندگان فراهم میکند تا داستانها، اشعار و سایر آثار خود را خلق کنند و به خوانندگان کمک میکند تا انتظاراتشان را از آن اثر ادبی برآورده کنند. برخی از عناصر کلیدی که ژانرهای ادبی را تعریف میکنند عبارتاند از:
موضوع: موضوع کلی که در اثر ادبی کاوش میشود. بهعنوانمثال، موضوع رمانهای عاشقانه، عشق و روابط عاشقانه است، درحالیکه موضوع داستانهای علمی تخیلی، فناوری و آینده است.
فضاسازی: محیط زمانی و مکانی که داستان در آن روایت میشود. فضا میتواند هم واقعی و هم خیالی باشد.
شخصیتها: افراد یا موجوداتی که در داستان نقش دارند. شخصیتها میتوانند گرد، تخت، استاتیک یا پویا باشند.
طرح: توالی وقایع در داستان. طرح شامل گرهافکنی، اوج داستان و فرود است.
سبک: نحوه بیان داستان. سبک شامل انتخاب کلمات، لحن و ساختار جمله میشود.
دستگاههای ادبی: ابزارهایی که نویسندگان برای خلق تصاویر، القا احساسات و افزودن عمق به داستان خود از آنها استفاده میکنند. برخی از متداولترین دستگاههای ادبی عبارتاند از استعاره، تشبیه، نماد، کنایه و تضاد.
درحالیکه اینها برخی از عناصر کلیدی هستند که ژانرهای ادبی را تعریف میکنند، مهم است که به خاطر داشته باشید که هیچ قانون سخت و سریعی وجود ندارد. ژانرها میتوانند سیال و همپوشانی داشته باشند و نویسندگان ممکن است از عناصر مختلف ژانرها در یک اثر استفاده کنند.
در اینجا چند نمونه از ژانرهای ادبی رایج و برخی از ویژگیهای کلیدی آنها آورده شده است:
رمان: داستانی بلند و خیالی که معمولاً بر روی یک یا چند شخصیت اصلی تمرکز دارد. رمانها میتوانند به زیرژانرهای مختلفی مانند رمانهای عاشقانه، رمانهای جنایی، رمانهای علمی تخیلی و رمانهای فانتزی تقسیم شوند.
داستان کوتاه: داستانی کوتاهتر از رمان که معمولاً بر روی یک رویداد یا شخصیت واحد تمرکز دارد. داستانهای کوتاه اغلب برای کشف یک موضوع یا ایده واحد استفاده میشوند.
شعر: نوعی ادبیات که از زبان برای خلق زیبایی و برانگیختن احساسات استفاده میکند. شعر میتواند به اشکال مختلفی ازجمله غزل، هایکو و شعر آزاد نوشته شود.
نمایشنامه: اثر ادبی که برای اجرا روی صحنه نوشته میشود. نمایشنامهها معمولاً شامل دیالوگ، اکشن و هدایت صحنه هستند.
غیرداستانی: نوعی ادبیات که بر اساس وقایع و اطلاعات واقعی است. غیرداستانی شامل ژانرهایی مانند مقاله، تاریخ، زندگینامه و گزارش میشود.
۵- گامهای نویسندگی
مراحل نوشتن، بسته به نوع نوشته و هدف شما از آن، میتواند متفاوت باشد. بااینحال، بهطورکلی میتوان آن را به مراحل زیر تقسیم کرد:
قبل از نوشتن:
انتخاب موضوع: اولین قدم انتخاب موضوعی است که به آن علاقه دارید و درمورد آن اطلاعات کافی دارید.
هدفگذاری: مشخص کنید که هدف شما از نوشتن این متن چیست. میخواهید به خواننده اطلاعات بدهید، او را متقاعد کنید یا سرگرم کنید؟
مخاطب شناسی: به این فکر کنید که خواننده شما چه کسی است و چه سطحی از دانش و آگاهی دارد.
تحقیق: اطلاعات لازم را درمورد موضوع خود جمعآوری کنید.
طرح کلی: ایدههای خود را سازماندهی کرده و طرح کلی نوشته خود را بنویسید.
حین نوشتن:
مقدمه: خواننده را با موضوع آشنا کنید و هدف خود از نوشتن را بیان کنید.
بدنه: ایدههای اصلی خود را بهطور کامل و واضح شرح دهید. از مثالها، شواهد و آمار برای اثبات مدعای خود استفاده کنید.
نتیجهگیری: مطالب خود را خلاصه کرده و نکات کلیدی را دوباره بیان کنید.
بعد از نوشتن:
ویرایش: متن خود را بهدقت بررسی کنید و اشتباهات نگارشی، دستوری و املایی را اصلاح کنید.
بازنگری: متن خود را ازنظر وضوح، انسجام و سبک نوشتاری بررسی کنید. از افراد دیگر بخواهید که متن شما را بخوانند و نظرات خود را به شما بگویند.
نهایی سازی: پس از انجام ویرایش و بازنگری، متن خود را نهایی کنید.
انتخاب موضوع و زاویه دید
انتخاب موضوع برای نوشتن میتواند چالشبرانگیز باشد، اما باکمی تفکر و برنامهریزی، میتوانید موضوعی را انتخاب کنید که هم جذاب و هم قابل مدیریت باشد. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در انتخاب موضوع برای نوشتن آورده شده است:
علایق خود را دنبال کنید.
بهترین موضوعات برای نوشتن، موضوعاتی هستند که به آنها علاقه دارید. اگر به موضوعی علاقه داشته باشید، بیشتر احتمال دارد که درمورد آن تحقیق کنید و در حین نوشتن انگیزه داشته باشید.
دانش خود را در نظر بگیرید.
درمورد چه چیزی بیشتر میدانید؟ درمورد چه چیزی میتوانید با اطمینان بنویسید؟ انتخاب موضوعی که در حال حاضر درمورد آن دانش دارید، فرآیند نوشتن را آسانتر میکند.
به مخاطبان خود فکر کنید.
برای چه کسی مینویسید؟ چه چیزی برای آنها جالب خواهد بود؟ انتخاب موضوعی که برای مخاطبان شما مرتبط و جذاب باشد، شانس خوانده شدن و قدردانی شدن متن شما را افزایش میدهد.
موضوع خود را محدود کنید.
اگر موضوعی خیلی گسترده باشد، ممکن است احساس غرق شدن کنید. موضوع خود را تا جایی که قابل مدیریت باشد، محدود کنید.
مطمئن شوید که موضوع شما قابل تحقیق است.
آیا منابع کافی برای نوشتن درمورد موضوع خود دارید؟ قبل از شروع نوشتن، کمی تحقیق اولیه انجام دهید تا مطمئن شوید که اطلاعات کافی در دسترس دارید.
موضوع خود را به یک سؤال تبدیل کنید.
این میتواند به شما کمک کند تا تمرکز خود را بر روی مقاله خود حفظ کنید و به شما چیزی بدهد که برای آن بنویسید.
عنوان خود را طوفان فکری کنید.
با فهرستی از عناوین بالقوه شروع کنید و سپس بهترین آنها را انتخاب کنید. عنوان شما باید جذاب و آموزنده باشد و به خواننده خلاصهای از محتوای مقاله شما ارائه دهد.
از دیگران بازخورد بگیرید.
موضوع خود را با دوستان، خانواده یا همکلاسیهای خود در میان بگذارید و از آنها بازخورد بخواهید. آنها ممکن است بتوانند به شما کمک کنند تا ایدههای خود را طوفان فکری کنید یا موضوع خود را تقویت کنید.
انتخاب موضوع برای نوشتن زمان میبرد و تلاش، اما باکمی برنامهریزی، میتوانید موضوعی را انتخاب کنید که هم جذاب و هم قابل مدیریت باشد.
انتخاب زاویه دید مناسب:
در نگارش، زاویه دید به منظر و جایگاهی اشاره دارد که داستان از آن روایت میشود. این عنصر نقش مهمی در نحوهٔ دریافت و تفسیر داستان توسط خواننده دارد و میتواند حس همذاتپنداری، تعلیق و جذابیت را در داستان افزایش دهد.
رایجترین انواع زاویه دید در نگارش عبارتاند از:
زاویه دید اولشخص:
در این زاویه دید، داستان از منظر یکی از شخصیتهای داستان، معمولاً شخصیت اصلی، روایت میشود. راوی با استفاده از ضمایر اولشخص مانند "من"، "من" و "مال من" افکار، احساسات و تجربیات خود را با خواننده به اشتراک میگذارد.
مزایای زاویه دید اولشخص:
ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی با شخصیت اصلی
به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات درونی شخصیت
افزایش حس همذاتپنداری خواننده با شخصیت
معایب زاویه دید اولشخص:
محدودیت دیدگاه داستان به افکار و تجربیات یک شخصیت
احتمال عدماطلاع خواننده از اطلاعات و رویدادهای خارج از دید شخصیت
زاویه دید سوم شخص:
در این زاویه دید، داستان توسط راوی دانای کل یا راوی محدود روایت میشود. راوی دانای کل به تمام افکار، احساسات و انگیزههای شخصیتها دسترسی دارد و میتواند رویدادها را از زوایای مختلف به تصویر بکشد. راوی محدود، برخلاف راوی دانای کل، دیدگاه محدودتری دارد و فقط میتواند افکار و احساسات یک یا چند شخصیت را به اشتراک بگذارد.
مزایای زاویه دید سوم شخص:
ارائه دیدگاهی جامع و کامل از داستان
امکان روایت داستان از زوایای مختلف
حفظ تعلیق و غافلگیری خواننده
معایب زاویه دید سوم شخص:
احتمال عدم ارتباط عاطفی خواننده باشخصیتها
محدودیت در به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات درونی شخصیتها
زاویه دید دومشخص:
در این زاویه دید، داستان بهصورت مستقیم خطاب به خواننده روایت میشود. راوی با استفاده از ضمایر دومشخص مانند "تو"، "شما" و "مال تو" خواننده را بهطور فعال در داستان درگیر میکند.
مزایای زاویه دید دومشخص:
ایجاد حس مشارکت و همذاتپنداری عمیق با خواننده
افزایش حس تعاملی و جذابیت داستان
معایب زاویه دید دومشخص:
چالش در حفظ لحن و انسجام داستان
احتمال ایجاد حس فاصلهگیری میان خواننده و داستان
انتخاب زاویه دید مناسب برای یک اثر داستانی به عوامل مختلفی مانند ژانر داستان، لحن موردنظر و هدف نویسنده بستگی دارد. هرکدام از زوایای دید مزایا و معایب خاص خود را دارند و میتوانند در شرایط مختلف، تأثیر متفاوتی بر خواننده بگذارند.
علاوه بر زوایای دید اصلی که در بالا ذکر شد، انواع دیگری از زاویه دید نیز در نگارش وجود دارند، مانند زاویه دید متناوب، زاویه دید نمایشی و زاویه دید طنز. هرکدام از این زوایای دید میتوانند بهنوبه خود، ظرافت و پیچیدگی خاصی به داستان اضافه کنند. انتخاب زاویه دید مناسب برای نوشته شما میتواند تأثیر زیادی بر نحوه تفسیر و ارتباط خواننده با متن شما داشته باشد. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در انتخاب زاویه دید مناسب برای نوشته خود آورده شده است:
داستان خود را در نظر بگیرید.
چه نوع داستانی میخواهید تعریف کنید؟ زاویه دید شما باید به شما کمک کند تا داستان خود را بهگونهای مؤثر روایت کنید.
مخاطب خود را بشناسید.
برای چه کسی مینویسید؟ چه چیزی برای آنها جذاب خواهد بود؟ انتخاب زاویه دیدی که برای مخاطبان شما مناسب باشد، شانس خوانده شدن و قدردانی شدن متن شما را افزایش میدهد.
نقش راوی را در نظر بگیرید.
راوی چه کسی است؟ چه نقشی در داستان دارد؟ زاویه دید شما باید به شما کمک کند تا راوی خود را بهگونهای مؤثر توسعه دهید.
مزایا و معایب هر زاویه دید را بسنجید.
هر زاویه دید مزایا و معایب خاص خود را دارد. قبل از تصمیمگیری، وقت بگذارید و هر گزینه را بهدقت بررسی کنید.
در صورت نیاز از چندین زاویه دید استفاده کنید.
هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید شما باید فقط از یک زاویه دید در کل نوشته خود استفاده کنید. اگر فکر میکنید استفاده از چندین زاویه دید به شما کمک میکند تا داستان خود را بهگونهای مؤثرتر روایت کنید، از این کار نترسید.
شخصیتپردازی و فضاسازی
شخصیتپردازی یکی از مهمترین جنبههای نوشتن است. شخصیتهای خوب به خوانندگان اجازه میدهند تا با داستان شما ارتباط برقرار کنند و به آنها اهمیت بدهند. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در شخصیتپردازی برای نوشته خود آورده شده است:
شخصیتهای خود را کامل و چندبعدی بسازید. افراد واقعی کامل نیستند و شخصیتهای شما نیز نباید باشند. به آنها نقاط قوت و ضعف، خواستهها و نیازها و باورها و انگیزههای خود بدهید. آنها را اشتباه کنید و به آنها اجازه دهید تا از اشتباهات خود درس بگیرند.
به افکار، احساسات و انگیزههای شخصیتهای خود توجه کنید. چرا آنها کارهایی را که انجام میدهند انجام میدهند؟ آنها درمورد چه چیزی فکر میکنند؟ چه چیزی آنها را خوشحال، غمگین، عصبانی یا ترسیده میکند؟ درک انگیزههای شخصیتهایتان به شما کمک میکند تا اعمال و انتخابهایشان را باورپذیرتر کنید.
شخصیتهای خود را از طریق گفتار، اعمال و تعاملاتشان نشان دهید. به خوانندگان خود نگویید که شخصیت شما شجاع است. به آنها نشان دهید که چگونه شجاع هستند. به آنها اجازه دهید تا اقداماتی شجاعانه انجام دهند و چیزهایی شجاعانه بگویند.
شخصیتهای خود را در طول زمان توسعه دهید. شخصیتهای شما نباید در طول داستان شما ثابت بمانند. آنها باید با تجربیات خود رشد کنند و تغییر کنند. به آنها اجازه دهید تا چیزهای جدید یاد بگیرند و دیدگاه خود را درمورد جهان تغییر دهند.
به خوانندگان خود اجازه دهید تا باشخصیتهای شما ارتباط برقرار کنند. برای اینکه خوانندگان شما به شخصیتهای شما اهمیت بدهند، باید بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. به آنها نقاط ضعف و اشتباهاتی بدهید که خوانندگان شما بتوانند با آنها همذاتپنداری کنند. به آنها لحظاتی از آسیبپذیری و انسانیت بدهید که خوانندگان شما بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
فضاسازی در نوشته:
غرق کردن خواننده در دنیای داستان شما.
فضاسازی عنصری ضروری در داستاننویسی است که به شما کمک میکند تا دنیای داستان خود را برای خواننده زنده و ملموس کنید. این کار با استفاده از جزئیات حسی برای توصیف محیط، شخصیتها و اشیاء اطراف آنها انجام میشود. با فضاسازی قوی، میتوانید خواننده را بهطور کامل در داستان غرق کنید و به آنها کمک کنید تا باشخصیتها و دنیای آنها ارتباط برقرار کنند.
در اینجا چند نکته برای کمک به شما در فضاسازی برای نوشته خود آورده شده است:
از پنج حس خود استفاده کنید.
هنگام توصیف محیط اطراف شخصیتهای خود، از تمام حواس خود استفاده کنید. به خواننده بگویید که چه چیزی را میبینند، میشنوند، بو میکنند، میچشند و لمس میکنند. هر چه جزئیات بیشتری ارائه دهید، خواننده دنیای داستان شما را واقعیتر و باورپذیرتر خواهد دید.
زبان حسی را انتخاب کنید.
از کلمات و عباراتی استفاده کنید که حواس خواننده را تحریک کند. بهعنوانمثال، بهجای اینکه فقط بگویید "اتاق سرد بود"، میتوانید بگویید "هوای اتاق آنقدر سرد بود که نفسم را به بخار تبدیل کرد و انگشتان پاهایم در چکمههایم یخ زدند."
نمایش دهید، نگویید.
بهجای اینکه به خواننده بگویید که شخصیت شما چه احساسی دارد، به آنها نشان دهید که چگونه احساسات خود را از طریق اعمال و واکنشهایشان نشان میدهد. بهعنوانمثال، بهجای اینکه فقط بگویید "او عصبانی بود"، میتوانید بگویید که "عضلاتش منقبض شد، فکش را به همفشار داد و صدایش را بلند کرد."
جزئیات را انتخاب کنید.
همه جزئیات را در داستان خود بگنجانید. به چیزهایی که شخصیتهای شما میبینند، میشنوند، بو میکنند، میچشند و لمس میکنند توجه کنید؛ اما مراقب باشید که داستان خود را با جزئیات غیرضروری غرق نکنید. فقط جزئیاتی را که برای ایجاد حس مکان و فضا ضروری هستند، انتخاب کنید.
فضای خود را ثابت نگه دارید.
هنگامیکه فضای داستان خود را ایجاد کردید، باید در طول داستان ثابت بماند. این به خواننده کمک میکند تا در دنیای داستان شما غرق شود و گیج نشود. از فضاسازی برای ایجاد حال و هوا استفاده کنید.
فضاسازی نهتنها برای توصیف محیط، بلکه برای ایجاد حال و هوا نیز میتوان از آن استفاده کرد. بهعنوانمثال، اگر میخواهید صحنهای ایجاد کنید که تنشآمیز و ترسناک باشد، میتوانید از جزئیاتی مانند سایههای تاریک، صداهای عجیبوغریب و بوی تعفن استفاده کنید.
از فضاسازی برای پیشبرد داستان خود استفاده کنید.
فضاسازی را میتوان برای پیشبرد داستان و ایجاد تعلیق و هیجان نیز استفاده کرد. بهعنوانمثال، اگر شخصیت شما در حال تعقیب شدن در میان جنگل است، میتوانید از جزئیات برای ایجاد حس خطر و اضطراب استفاده کنید.
دیالوگنویسی
دیالوگ یکی از مهمترین عناصر در داستاننویسی است. این به شما کمک میکند تا شخصیتهایتان را توسعه دهید، داستان خود را پیش ببرید و خوانندگان خود را درگیر کنید. با دیالوگ خوب، میتوانید مکالماتی بنویسید که هم واقعی و هم جذاب باشد.
در اینجا چند نکته برای کمک به شما در دیالوگنویسی برای نوشته خود آورده شده است:
به نحوه صحبت کردن مردم در زندگی واقعی گوش دهید.
بهترین راه برای یادگیری نوشتن دیالوگ طبیعی، گوش دادن به نحوه صحبت کردن مردم در زندگی واقعی است. به نحوه استفاده آنها از کلمات، لحن صدای آنها و زبان بدن آنها توجه کنید. سعی کنید الگوهای گفتاری و اصطلاحات رایجی را که مردم در منطقه یا فرهنگ خاص استفاده میکنند، شناسایی کنید.
شخصیتهای خود را بشناسید.
قبل از شروع نوشتن دیالوگ، باید شخصیتهای خود را بهخوبی بشناسید. شما باید بدانید که آنها چگونه فکر میکنند، چه احساسی دارند و چگونه در موقعیتهای مختلف رفتار میکنند. این به شما کمک میکند تا دیالوگهایی بنویسید که متناسب با شخصیت هر فرد باشد.
هدف از هر مکالمه را مشخص کنید.
هر مکالمهای در داستان شما باید هدفی داشته باشد. آیا میخواهید اطلاعات ارائه دهید؟ تنش ایجاد کنید؟ شخصیتها را توسعه دهید؟ هنگامیکه هدف خود را بدانید، میتوانید دیالوگ خود را طوری بنویسید که آن را برآورده کند.
از زبان ساده و مختصر استفاده کنید.
نیازی نیست که دیالوگهای خود را با کلمات پیچیده یا جملات طولانی پرکنید. مردم در زندگی واقعی تمایل دارند به روشی ساده و مستقیم صحبت کنند. سعی کنید از زبانی استفاده کنید که طبیعی و آسان برای خواندن باشد.
از نشانگذاری نقلقول بهدرستی استفاده کنید.
از گیومههای دوگانه برای احاطه کردن گفتار شخصیتهای خود و از خط تیره برای نشان دادن اینکه چه کسی در چه زمانی صحبت میکند، استفاده کنید. همچنین میتوانید از پرانتز برای نشان دادن افکار یا احساسات یک شخصیت در حین صحبت استفاده کنید.
از مکث، لکنت و سایر پرکنندهها استفاده کنید.
مردم واقعی در هنگام صحبت همیشه روان و کامل صحبت نمیکنند. آنها مکث میکنند، لکنت میکنند و از پرکنندههایی مانند "ام"، "آه" و "هم" استفاده میکنند. افزودن این جزئیات کوچک به دیالوگ شما به واقعیتر شدن آن کمک میکند.
از نشان دادن بهجای گفتن استفاده کنید.
بهجای اینکه فقط به خواننده بگویید که یک شخصیت چه احساسی دارد، سعی کنید آن را از طریق دیالوگ و زبان بدن او نشان دهید. بهعنوانمثال، بهجای اینکه بگویید "او عصبانی بود"، میتوانید بگویید "صدایش بلند شد، مشتش را روی میز کوبید و صورتش قرمز شد."
مکالمه را روان نگه دارید.
دیالوگ شما باید طبیعی و روان باشد. از جملات کوتاه و بلند استفاده کنید و از الگوهای گفتاری متنوع استفاده کنید تا از یکنواختی جلوگیری کنید.
به خواننده خود اجازه دهید تا بین خطوط بخواند.
شما همیشه مجبور نیستید همهچیز را بهصراحت بیان کنید. گاهی اوقات، بهترین دیالوگها آن چیزی است که بین خطوط گفته میشود. به خواننده خود اجازه دهید تا با استفاده از سرنخهای ظریف در دیالوگ شما، چیزهایی را درمورد شخصیتها و روابط آنها استنباط کند.
از دیالوگ برای پیشبرد داستان خود استفاده کنید.
دیالوگ شما نباید فقط مکالمه خالی باشد. باید برای پیشبرد داستان شما و کمک به ایجاد تنش و تعلیق استفاده شود. از دیالوگ برای افشای اطلاعات، توسعه شخصیتها و ایجاد روابط بین شخصیتها استفاده کنید.
بازخورد دریافت کنید.
هنگامیکه دیالوگ خود را نوشتید، از دیگران بخواهید آن را بخوانند و بازخورد ارائه دهند. از آنها بپرسید که آیا طبیعی به نظر میرسد، آیا شخصیتها به روشی واقعی صحبت میکنند و آیا دیالوگ به پیشبرد داستان کمک میکند.
۶- فنون و تکنیکهای نویسندگی
شرح و توصیف در نگارش
شرح و توصیف، دو عنصر کلیدی در نگارش هستند که به نویسنده کمک میکنند تا تصویری واضح و گویا از موضوع موردنظر خود برای خواننده ترسیم کند.
شرح به معنای توضیح و تفسیر دقیق و جزئی یک موضوع یا مفهوم است. در شرح، نویسنده به ارائه اطلاعات و جزئیات مربوط به موضوع میپردازد و سعی میکند تا آن را بهطور کامل و جامع برای خواننده روشن کند.
توصیف به معنای به تصویر کشیدن یک موضوع یا مکان از طریق حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) است. در توصیف، نویسنده با استفاده از کلمات و جملات خلاقانه، خواننده را در تجربه حسی موضوع غرق میکند.
تفاوت شرح و توصیف:
هدف: هدف شرح، ارائه اطلاعات دقیق و جامع است، درحالیکه هدف توصیف، ایجاد حس و تجربه در خواننده است.
جزئیات: شرح به جزئیات دقیق و واقعی میپردازد، درحالیکه توصیف میتواند از جزئیات اغراقآمیز یا خلاقانه نیز استفاده کند.
زبان: زبان شرح، رسمی و علمیتر است، درحالیکه زبان توصیف، شاعرانهتر و عاطفیتر است.
چگونه شرح و توصیف را در نگارش خود به کار ببریم:
از حواس پنجگانه استفاده کنید: برای خلق تصویری واضح و گویا از موضوع موردنظر خود، از حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) استفاده کنید.
جزئیات را بیان کنید: جزئیات دقیق و واقعی را به شرح خود اضافه کنید تا خواننده بتواند موضوع را بهطور کامل درک کند.
از زبان خلاقانه استفاده کنید: از کلمات و جملات خلاقانه برای توصیف موضوع استفاده کنید تا خواننده را در تجربه حسی آن غرق کنید.
نمونه و مثال بیاورید: برای روشنتر شدن شرح خود، از نمونه و مثال استفاده کنید.
از لحنی مناسب استفاده کنید: لحن مناسب را برای شرح خود انتخاب کنید. لحن شرح باید با موضوع و محتوای آن متناسب باشد.
مثال:
فرض کنید میخواهید درمورد یک سیب قرمز برای خواننده خود شرح و توصیف بنویسید.
شرح:
سیب قرمز نوعی میوه از خانواده گل سرخ است. سیبها بهطورکلی به شکل گرد یا بیضی هستند و پوستی صاف و براق دارند. رنگ سیب قرمز میتواند از قرمز روشن تا قرمز تیره باشد. سیبها طعمی شیرین و آبدار دارند و منبع خوبی از ویتامینها و مواد معدنی هستند.
توصیف:
سیب قرمز درشت و براقی را تصور کنید که پوستی به رنگ قرمز مخملی دارد. نور خورشید به آن میتابد و رنگهای مختلفی از قرمز را در آن نمایان میکند. وقتی آن را در دست میگیرید، گرمای ملایمی را حس میکنید. با اولین گاز، طعم شیرین و آبدار آن تمام دهانتان را پر میکند.
همانطور که مشاهده میکنید، شرح اطلاعات دقیقی درمورد سیب قرمز ارائه میدهد، درحالیکه توصیف حس و تجربه خوردن آن را برای خواننده تداعی میکند.
روایت و صحنهپردازی:
روایت و صحنهپردازی، دو عنصر کلیدی در نگارش هستند که به نویسنده کمک میکنند تا داستانی جذاب و گیرا خلق کند.
روایت به ترتیب وقوع رویدادها در داستان و چگونگی بیان آنها به خواننده اشاره دارد. این عنصر شامل انتخاب زاویه دید، لحن داستان و استفاده از تکنیکهای روایی مانند فلشبک و فلشفوروارد میشود.
صحنهپردازی به خلق فضای داستان و به تصویر کشیدن جزئیات آن برای خواننده میپردازد. این عنصر شامل توصیف مکان، زمان، شخصیتها و اشیاء مرتبط با داستان میشود.
هر دو عنصر روایت و صحنهپردازی بهطور جداییناپذیری با یکدیگر مرتبط هستند. روایت قوی بدون صحنهپردازی زنده و پویا و صحنهپردازی دقیق بدون روایتی منسجم و جذاب، نمیتواند داستانی کامل و تأثیرگذار خلق کند.
چگونه روایت و صحنهپردازی را در نگارش خود تقویت کنیم؟
تمرین مشاهده و توصیف: به اطراف خود دقت کنید و جزئیات را بهدقت مشاهده و توصیف کنید. سعی کنید با استفاده از حواس پنجگانه، جزئیات را بهگونهای ثبت کنید که گویی خواننده در حال تجربه مستقیم آن صحنه است.
مطالعه آثار برجسته: آثار نویسندگان برجسته را در ژانر موردعلاقه خود مطالعه کنید و به نحوه استفاده آنها از روایت و صحنهپردازی توجه کنید.
نوشتن مداوم: بهترین راه برای تقویت مهارتهای روایت و صحنهپردازی، نوشتن مداوم است. سعی کنید هرروز داستانی کوتاه بنویسید و بهمرورزمان بر مهارت خود در این زمینه بیفزایید.
استفاده از بازخورد: نوشته خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از آنها بخواهید نظرات و پیشنهادات خود را ارائه دهند.
استفاده از عناصر ادبی مانند تشبیه و استعاره
نویسندگان از عناصر ادبی برای ارتباط عمیقتر با خواننده، افزایش جذابیت متن و انتقال پیام خود به شیوهای مؤثرتر استفاده میکنند. این عناصر به نویسندگان اجازه میدهند تا تصاویر واضحتری در ذهن خواننده ایجاد کنند، احساسات را برانگیزند و معانی عمیقتری را القا کنند.
برخی از عناصر ادبی رایج عبارتاند از:
استعاره: مقایسه دو چیز بدون استفاده از کلمات "مانند" یا "همانند".
تشبیه: مقایسه دو چیز با استفاده از کلمات "مانند" یا "همانند".
استعاره پنهان: نوعی استعاره که در آن تشبیه بهطور کامل بیان نمیشود.
کنایه: بیان معنای مخالف منظور واقعی.
تشخص: دادن صفات انسانی به اشیاء یا حیوانات.
تمثیل: بیان یک داستان کوتاه برای نشان دادن یک نکته اخلاقی یا فلسفی.
تضاد: قرار دادن دو چیز متضاد در کنار هم برای تاکید بر تفاوت آنها.
تکرار: استفاده مکرر از یک کلمه یا عبارت برای تاکید یا ایجاد ریتم.
جناس: استفاده از کلماتی با تلفظ مشابه اما معانی متفاوت.
سجع: استفاده از حروف همصدا در پایان کلمات متوالی.
چگونه از عناصر ادبی در نگارش استفاده کنیم؟
برای شروع، نوع لحن و پیامی که میخواهید منتقل کنید را تعیین کنید.
سپس، از عناصری استفاده کنید که به بهترین وجه به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکنند.
از کلیشهها و استفاده بیشازحد از یک عنصر خاص پرهیز کنید.
به یاد داشته باشید که هدف اصلی استفاده از عناصر ادبی، ارتباط بهتر با خواننده و جذابتر کردن متن است.
ویرایش و بازنویسی
ویرایش و بازنویسی متن دو فرایند مجزا اما مرتبط با یکدیگر هستند که هرکدام بهنوبه خود برای ارتقا کیفیت متن حائز اهمیت هستند.
ویرایش به معنای بررسی و اصلاح متن بهمنظور رفع ایرادات و ارتقا وضوح، انسجام، دقت و خوانایی آن است. این فرایند شامل مراحلی مانند:
غلطیابی: بررسی و اصلاح غلطهای املایی، نگارشی، دستوری و علائم نگارشی
ویرایش ساختاری: تنظیم ساختار متن، جملهبندی، پاراگرافبندی و انسجام کلی متن
ویرایش زبانی: گزینش واژگان مناسب، لحن و سبک نگارش متناسب با مخاطب و هدف متن
ویرایش محتوایی: بررسی صحت و دقت اطلاعات ارائهشده در متن، تکمیل یا حذف اطلاعات اضافی و ارتباط منطقی بین بخشهای مختلف متن
بازنویسی به معنای نوشتن دوباره متن با حفظ محتوای اصلی و با هدف بهبود و ارتقا کیفیت آن از جهات مختلف است. در بازنویسی میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
تغییر ساختار: تغییر ترتیب جملهها، پاراگرافها و بخشهای مختلف متن
تغییر لحن و سبک: استفاده از لحنی رسمیتر، غیررسمیتر، صمیمیتر و ...
تغییر زاویه دید: ارائه متن از دیدگاههای مختلف
تغییر سطح اطلاعات: ارائه جزئیات بیشتر یا کمتر درمورد موضوعات مختلف
استفاده از ابزارهای ادبی: استفاده از تشبیه، استعاره، طنز و ... برای افزایش جذابیت متن.
محمد حسین ربانی