نگرش ها و قابلیت های یک کوچ موفق
- اکبر توانگر
- 2 سال پیش
- مقالههای کوچها
- 4 دیدگاه
- 471
نگرش ها و قابلیت های کلیدی یک کوچ موفق
با توجه به فرآیند کوچینگ به نظر می رسد که کوچینگ نباید کار ساده ای باشد و نیازمند تجربه و کسب قابلیت های لازم در این زمینه است اما شاید مهم تر از قابلیت های لازم، برخورداری از نگرش هایی خاص به مدیریت، نقش کلیدی برای کوچینگ داشته باشد، به گونه ای که بدون این نگرش ها امکان توجه به کوچینگ میسر نباشد. موارد زیر نمونه ای از حداقل های لازم برای انجام این فرآیند توسط مربیان موفق است.
1. علاقه مندی به رشد کارکنان و مراجعان و فهم مستمر شرایطی که در آن قرار گرفته اند، هستند
2. برخورداری از این نگرش که امکان تغییر در تعداد قابل توجهی از خصوصیات و قابلیت های کارکنان وجود دارد.
3. برای رشد خود و دیگران چالش آفرین هستند.
4. از زمان کاری خود، بخشی را برای کمک به کارکنان، با هدف شناسایی راه حل هایی برای مسائل کاری آنها اختصاص می دهند.
5. باعث می شوند تا دیگران از زوایای گوناگون و جدید به مسائل نگاه کنند.
6. به راهنمایی و حل مسائل کارکنان و مراجعان خود علاقه مند هستند.
7. برای اینکه همگی امور را با انگیزه به جلو حرکت دهند دارای تعهد هستند.
8. ویژگی های ذهنی و هیجانی خود را به خوبی شناخته و بر آن ویژگی ها مدیریت و کنترل خوبی دارند.
9. توانایی همدلی و مهارت برقراری روابط انسانی خوبی دارند.
10. قابلیت خوبی در تعریف مدل سازی مسائل دارند.
11. می توانند با موفقیت تفویض اختیار کنند و آن را به نتیجه برسانند.
12. به تفاوت های فردی و حقوق افراد احترام می گذارند.
نقش کوچ(مربی) در قبال مراجع:
نقش کوچ، فراهم نمودن مشاهدات و ارزشیابی عینی است که:
- آگاهی از دیگران و آگاهی از خود را پرورش می دهد.
- گوش کردن موشکافانه برای درک کامل شرایط فرد و اعمال تغییرات لازم.
- عامل انتشار عقاید است.
- در حمایت از ایده های اجرایی و برنامه ریزی و تصمیم گیری، از فرصت ها و قابلیت ها پشتیبانی می کند.
- چالش متناسب با اشتیاق و قدرت را تشویق می نماید.
- تغییرات در اندیشیدن که چشم اندازهای جدیدی را پیش رو می گشاید، پرورش دهد.
- برای روشن ساختن ابهام های موجود، چالش می آفریند.
- از ایجاد راه حل های جایگزین حمایت می نماید.
- و بالاخره مربی به ضوابط اخلاقی حرفه مربی گری، وفادار می ماند.
نقش فرد تحت کوچینگ:
مراجع در رابطه کوچینگ، دارای نقش های مهمی است که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
- تعریف و تببین دستور جلسات کوچینگ بر اساس اهداف مشخص
- ارزیابی نقاط قوت و ضعف خود برای ارتقاء سطح خود آگاهی
- مشاهده دقیق و موشکافانه تمام پدیده ها و روابط اطراف برای بالا بردن سطح آگاهی و شناخت از دیگران
- بخ منصه ظهور رساندن موفقیت فردی و سازمانی
- پذیرش مسئولیت کامل اقدامات و تصمیمات فردی
- استفاده از روند کوچینگ برای پیشبرد ایده های ممکن و چشم اندازهای نو
- استفاده از خلاقیت و مهارت های حل مسائل
- استفاده از ابزارها، مفاهیم مدل ها و اصول فراهم شده
نتیجه گیری:
بنابراین کوچینگ یک فرآیند چند مرحله ای است که میان دو نفر طی می شود و هرکدام از طرفین وظایف و نقش هایی دارند.
برای اینکه این فرآیند با موفقیت طی شود لازم است هرکدام از طرفین یعنی کوچ و فرد تحت کوچ نسبت به نقش ها و وظایف خود آگاه باشد و آنها را عملی کند.