بحران آموزش و کوچینگ (هفت فرصت در دل هفت چالش برای مدرسان، مشاوران و کوچ‌ها)

فردید سال ۱۴۰۳

تورم، فرصتی برای ارتقاء یا تهدیدی برای رکود؟

اگر مدرس، مشاور یا کوچ هستید حتما بخوانید.

نغمه‌هایی از کاهش قدرت خرید مردم و احتیاط بیشتر آن‌ها در پر کردن سبد خریدشان به گوش می‌رسد. این زمزمه‌ها، نوای چالشی بزرگ را برای کسب‌وکارهای مختلف، به‌ویژه کسب‌وکارهای آموزشی سر می‌دهد.

(کسب‌وکار آموزشی به تمامی کسب‌وکارهایی که در حوزه ارائه و فروش محصولات و خدمات آموزشی، مشاوره‌ای، منتوریگ و کوچینگی فعالیت می‌کنند، گفته می‌شود.)

افراد و کسب‌وکارهای زیادی پیشاپیش امید خود را برای مقاومت از دست داده‌اند، اما در این میان کسانی که با دید استراتژیک به سال آینده نگاه می‌کنند، می‌دانند که در میان این تهدیدها، یک فرصت بزرگ نهفته است. استراتژی‌های بازاریابی نوین و کارآمد حکم ناجی و راهگشا را برای حفظ بقا، رونق و پیشرفت این کسب‌وکارها خواهد داشت.

بی‌توجهی به تغییرات اقتصادی و عدم تطبیق با شرایط جدید، می‌تواند هر کسب‌وکاری را با خطر تعطیلی و حذف از گردونه رقابت مواجه کند. در این میان، کسب‌وکارهای آموزشی به دلیل ماهیت شغلی خود، در معرض خطر بیشتری هستند.

چرا سال ۱۴۰۳ برای کسب‌وکارهای آموزشی چالش‌برانگیز خواهد بود؟

در دنیای پویای امروز، کسب‌وکارها و مؤسسات آموزشی و مشاوره‌ای با چالش‌های متعددی روبرو هستند که برای بقا و پیشرفت باید آن‌ها را به‌طور مؤثری حل‌وفصل کنند.

در اینجا تنها هفت چالش مشترک کسب و کارهای آموزشی را مرور می‌کنیم:

۱-کاهش تقاضا برای آموزش: افزایش قیمت‌ها، اولین و بارزترین چالش پیش روی این کسب‌وکارها است. با محتاط‌تر شدن افراد در خرج کردن، تمایل به صرف هزینه برای آموزش، به‌عنوان یک نیاز ثانویه، ممکن است با کاهش روبرو شود. با افزایش تورم، افراد تمایل کمتری به صرف هزینه برای آموزش‌های غیرضروری خواهند داشت.

۲-رقابت فزاینده: رقابت در بین کسب‌وکار آموزشی به‌شدت افزایش یافته است. این کسب‌وکارها برای جذب مشتریان و حفظ سهم خود در بازار با چالش بزرگی روبرو هستند. آن‌ها برای جذب دانش پذیران در رقابت تنگاتنگی قرار دارند. همچنین با توجه به رشد روزافزون پلتفرم‌های آموزشی آنلاین، رقابت در این حوزه بسیار بیشتر شده است.

۳-تغییر در رفتار مخاطبان: مخاطبان امروزی به دنبال آموزش‌های کوتاه‌مدت، کاربردی و مقرون‌به‌صرفه هستند. کسب‌وکارهای آموزشی اگر نتوانند به نیاز مشتریان خود توجه کنند و سبد محصولات خود را پر کنند، شاهد کاهش تعداد مشتریان خود خواهند بود.

۴-نیاز به نوآوری: در دنیای دائماً در حال تغییر، نیاز به نوآوری و ارائه محصولات و خدمات جدید به‌طور فزاینده‌ای احساس می‌شود. کسب‌وکارهای آموزشی باید برای حفظ مزیت رقابتی خود به‌طور مداوم به دنبال ایده‌های جدید باشند و روش‌های تدریس و برنامه‌های درسی خود را به‌روز نگه دارند. از طرفی تکنولوژی به‌طور مداوم در حال تغییر و پیشرفت است. این تغییرات بر حوزه کسب‌وکار آموزشی نیز تأثیر می‌گذارد. این کسب‌وکارها باید از جدیدترین فناوری‌ها برای افزایش کارایی و ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود، همچنین بهبود روش‌های تدریس و یادگیری استفاده کنند.

۵-تغییر در رفتار مخاطبان: تمایل به استفاده از روش‌های نوین آموزش، مانند آموزش‌های آنلاین و مجازی، روزبه‌روز در حال افزایش است. کسب‌وکارهای آموزشی که در تطبیق با این تغییر کند عمل نمی‌کنند، با خطر از دست دادن سهم بازار خود مواجه خواهند شد.

۶-درآمد ناپایدار: درآمد کسب‌وکارهای آزاد به‌طورمعمول ناپایدار است. این ناپایداری درآمد، برنامه‌ریزی مالی برای صاحبان این کسب‌وکارها را دشوار می‌کند. معمولاً کسب‌وکارهای بدون برنامه دوام آن‌چنانی نخواند داشت.

۷-فقدان فرصت‌های ارتقا: فرصت‌های ارتقای شغلی برای صاحبان کسب‌وکارهای آزادی که بدون برنامه عمل می‌کنند محدود است. این محدودیت، انگیزه این افراد برای ارتقای مهارت‌های خود را کاهش می‌دهد. نتیجه این ضعف‌ها حذف شدن از چرخه رشد است.

(راهکارهای رشد در بحران)

در دل تمام تهدیدها و چالش‌هایی که بررسی کردیم، فرصت‌هایی هم وجود دارد که می‌توان آن‌ها را پله‌ای برای صعود دانست. باوجود چالش‌های مشترکی که کسب‌وکارهای آموزشی با آن‌ها روبرو هستند، راهکارهای مشترکی نیز برای حل این چالش‌ها وجود دارد. برنامه‌ریزی کارآمد، کلید عبور از این گردنه چالش‌برانگیز است.

در ادامه، به هفت فرصت کلیدی در این زمینه اشاره می‌کنیم:

۱-شناخت دقیق سبد محصولات و خدمات: اولین قدم در این مسیر، شناخت و بازنگری در سبد محصولات و خدمات آموزشی است. محتوای آموزشی باید متناسب با نیازها و سلیقه مخاطبان مختلف، شخصی‌سازی شود. همچنین محتوای تولیدشده باید به‌طور واقعی برای مخاطبان مفید و ارزشمند باشد. با این تفاسیر این بازنگری باید شامل موارد زیر باشد:

تنوع در نوع دوره‌ها: (کوتاه‌مدت، بلندمدت، حضوری، آنلاین، آفلاین و ...)

قیمت‌گذاری مناسب: (از ارزان تا گران، عمومی، ویژه، اختصاصی و ...)

ارائه محتوای باکیفیت در قالب‌های مختلف: (همایش‌های عمومی و اختصاصی، دوره‌های آموزشی، مقالات، کتاب‌ها، ایبوک‌ها و...)

۲-مخاطب شناسی: شناخت دقیق مخاطبان و نیازهایشان، رمز موفقیت در ارائه خدمات آموزشی است. علایق، نیازها و چالش‌های مخاطبان باید به‌طور دقیق شناسایی شوند. تمرکز بر روی گروه‌های خاص، درک چالش‌ها و دغدغه‌های آن‌ها و ارائه راهکارهای عملی و کاربردی، تمایز شما را در بازار رقابتی آموزش رقم خواهد زد.

۳-حضور در دنیای دیجیتال: حضور فعال در فضای مجازی و استفاده از ابزارهای دیجیتال، اجتناب‌ناپذیر است. ایجاد وب‌سایت، استفاده از شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی دیجیتال و تبلیغات هدفمند، مسیری مستقیم برای دسترسی به مخاطبان مختلف و معرفی محصولاتتان خواهد بود.

۴-نیازهای اولیه و آموزش: باوجوداینکه آموزش در دسته نیازهای ثانویه قرار می‌گیرد، اما با ارائه محتوای کاربردی و مرتبط با نیازهای روز جامعه، می‌توان آموزش را به‌عنوان یک نیاز اولیه برای مخاطبان معرفی کرد. تمرکز بر مهارت‌های زندگی، آموزش‌های شغلی و کارآفرینی، می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.

۵-خدمات جانبی و پس از فروش: ارائه خدمات جانبی مانند مشاوره، پشتیبانی، ارائه گواهینامه و ایجاد فرصت‌های شغلی، ارزش‌افزوده‌ای به خدمات آموزشی شما می‌بخشد و رضایت و وفاداری مشتریان را افزایش می‌دهد.

۶-توسعه مهارت‌ها: تمرکز بر توسعه مهارت‌های جدید می‌تواند به کسب‌وکارها و مؤسسات آموزشی در پاسخگویی به نیازهای دنیای در حال تغییر کمک کند.

۷-برنامه‌ریزی و خلاقیت: خلاقیت در ارائه محتوا، استفاده از روش‌های نوین آموزش و به‌روزرسانی مداوم اطلاعات، شما را در مسیر پیشرفت و رونق کسب‌وکارتان یاری خواهد کرد. برنامه‌ریزی دقیق، تدوین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات اصولی، رمز موفقیت در جلب نظر مشتریان در سال ۱۴۰۳ خواهد بود.

اکنون نوبت شماست. انتخاب شما در برابر بحران ۱۴۰۳ چیست؟

گزینه اول: توقف زیر بار تورم

برخی از کسب‌وکارها در مواجهه با چالش‌های اقتصادی، رویکردی انفعالی اتخاذ می‌کنند. آن‌ها در برابر تهدید تورم و کاهش قدرت خرید مردم، تسلیم می‌شوند و منتظر می‌مانند تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد. این کسب‌وکارها با کاهش فعالیت‌های خود، به دنبال حفظ وضع موجود هستند؛ اما این رویکرد چه پیامدهایی دارد؟

۱-کاهش سهم بازار: با توقف فعالیت‌های بازاریابی و فروش، سهم بازار این کسب‌وکارها به رقبای فعال‌تر واگذار می‌شود.

۲-از دست دادن مشتریان: مشتریان به دنبال کسب‌وکارهایی هستند که نیازهای آن‌ها را در شرایط جدید برآورده کنند.

۳-اُفت درآمد و سود: کاهش سهم بازار و مشتریان، به‌طور مستقیم به افت درآمد و سودآوری کسب‌وکار غیراستراتژیک منجر می‌شود.

گزینه دوم: رشد در سایه پیشرفت

در مقابل، کسب‌وکارهای پیشرو با دیدی استراتژیک به چالش‌های اقتصادی نگاه می‌کنند. آن‌ها به‌جای تسلیم شدن، از این فرصت برای ارتقای خود و جلوگیری از عقب‌افتادگی استفاده می‌کنند. استراتژی‌های بازاریابی نوین در این مسیر نقشی کلیدی دارند. این استراتژی‌ها به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا:

۱- با ارائه محصولات و خدمات جدید و متناسب با شرایط اقتصادی، سهم خود را در بازار حفظ کنند و آن را افزایش دهند.

۲-با استفاده از ابزارهای نوین بازاریابی، به‌طور مؤثرتری با مشتریان ارتباط برقرار کنند.

۳- با نیازها و خواسته‌های جدید مشتریان در شرایط تورم آشنا شوند.

سال ۱۴۰۳ می‌تواند سالی پر از چالش برای کسب‌وکارها باشد، اما درعین‌حال فرصتی برای پیشرفت و رونق نیز به وجود می‌آورد. انتخاب شما در برابر این چالش‌ها چیست؟

آیا می‌خواهید با اتکا به استراتژی‌های بازاریابی نوین، از این فرصت به رونق برسید یا می‌پذیرید که باید در برابر این تهدید متوقف شوید؟

انتخاب با شماست! تصمیم شما آینده کسب‌وکارتان را رقم خواهد زد.